1 00:00:00,000 --> 00:00:06,951 این برنامه دارای صحنه هایی است که ممکن است برای بعضی بینندگان آزاردهنده باشد 2 00:00:12,060 --> 00:00:14,260 OCD اختلال وسواس اجباری 3 00:00:14,260 --> 00:00:17,220 این روزها این کلمه مخفف سه حرفی را زیاد می شنویم 4 00:00:17,220 --> 00:00:21,290 از "او سی دی" برای توصیف دوستانمان استفاده می کنیم 5 00:00:21,290 --> 00:00:22,410 بعد از صرف شام 6 00:00:22,410 --> 00:00:24,810 او باید حتما یک لقمه خیلی خیلی کوچک رادر آخر باقی بگذارد 7 00:00:24,810 --> 00:00:26,220 هیچ وقت تا آخرش را نمی خورد 8 00:00:26,220 --> 00:00:27,730 خواهر من دچار "او سی دی" است 9 00:00:27,730 --> 00:00:29,330 او در مورد همه چیز خیلی دقیق است 10 00:00:29,330 --> 00:00:31,980 دوست پسر من کاملا "او سی دی" است 11 00:00:31,980 --> 00:00:34,060 او دوست دارد همه چیز مرتب و منظم نگهداری شود 12 00:00:34,060 --> 00:00:36,441 ستاره هایی هم هستند که دچار او سی دی هستند 13 00:00:36,441 --> 00:00:38,530 من فکر می کنم دیوید بکام هم کمی او سی دی است 14 00:00:38,530 --> 00:00:41,340 یا آن کمدین: جان ریچاردسون جان ریچاردسون 15 00:00:41,340 --> 00:00:44,630 او سی دی در سریالهای درام بی بی سی هم ظاهر می شود 16 00:00:44,630 --> 00:00:47,420 اتاق عمل شماره 4 لطفا. نه! نه! نه! 17 00:00:47,420 --> 00:00:48,630 اتاق شماره 3 خالیه 18 00:00:48,630 --> 00:00:51,340 ما فرصت این کار را نداریم نمی شود فقط او را جابجا کنیم؟یا این تخت را؟ 19 00:00:51,340 --> 00:00:52,581 گفتم که! وقت نداریم 20 00:00:52,581 --> 00:00:56,581 ما حتی از او سی دی برای توصیف خودمان هم استفاده می کنیم 21 00:00:56,581 --> 00:00:58,130 همه دوستانم می گویند من او سی دی هستم 22 00:00:58,130 --> 00:00:59,850 همان موقع که کاناپه ام را بر می داشتند 23 00:00:59,850 --> 00:01:01,980 کوسن ها را پشت سرشان مرتب می کردم 24 00:01:01,980 --> 00:01:04,581 همیشه اول عینک تان را تمیز کنید او سی دی! 25 00:01:04,581 --> 00:01:06,520 من به نوعی کمی او سی دی هستم 26 00:01:06,520 --> 00:01:08,500 اما از نوع ریلکس آن 27 00:01:08,500 --> 00:01:10,220 من نیستم، ولی فکر می کنم تو هستی 28 00:01:10,220 --> 00:01:11,810 من دوست دارم اتاق مرتب باشد 29 00:01:11,810 --> 00:01:17,021 بسیاری از ما از او سی دی برای توصیف اشخاصی استفاده می کنیم که میخواهند همه چیز مرتب باشد 30 00:01:18,520 --> 00:01:20,850 یا بیش از حد ایده‌آل گرا هستند 31 00:01:20,850 --> 00:01:22,220 ایرادگیر 32 00:01:22,220 --> 00:01:23,650 دمدمی مزاج 33 00:01:23,650 --> 00:01:25,770 حتی بامزه 34 00:01:25,770 --> 00:01:29,866 واقعیت، خیلی خیلی جدی تر است 35 00:01:31,290 --> 00:01:33,100 ترس، اضطراب 36 00:01:33,100 --> 00:01:34,660 حس مسوولیت 37 00:01:34,660 --> 00:01:36,250 ترس. ترس 38 00:01:36,250 --> 00:01:38,340 مرگ، وحشت 39 00:01:38,340 --> 00:01:41,300 ناتوانی درماندگی، یأس 40 00:01:41,300 --> 00:01:43,451 حس گناه را هم اضافه می کنم 41 00:01:43,451 --> 00:01:44,500 گناه 42 00:01:44,500 --> 00:01:45,730 تناقض 43 00:01:45,730 --> 00:01:46,810 و دلشکستگی 44 00:01:46,810 --> 00:01:48,505 مطمئنا دلشکستگی 45 00:01:51,600 --> 00:01:55,350 من اوتا فریث هستم من یک روانشناس ام 46 00:01:55,350 --> 00:01:59,681 من یک روانشناس ام، چون می خواهم درک کنم ذهن چطور کار می کند 47 00:01:59,681 --> 00:02:01,980 و چرا گاهی اوقات درست کار نمی کند 48 00:02:01,980 --> 00:02:05,810 و دلیل علاقه من به او سی دی همین است 49 00:02:05,810 --> 00:02:08,350 زیرا با شناخت اختلال 50 00:02:08,350 --> 00:02:11,720 قادر خواهیم بود برای غلبه بر آن تلاش کنیم 51 00:02:11,720 --> 00:02:14,000 اما علاوه بر آن 52 00:02:14,000 --> 00:02:18,660 خواهیم دانست چگونه مغز و ذهن با هم مرتبط هستند 53 00:02:18,660 --> 00:02:24,109 و شاید به کشف اینکه ما حقیقتا که هستیم نزدیک شویم 54 00:02:48,910 --> 00:02:53,290 او سی دی اختلالی است که 1% تا 2% جمعیت را درگیر می کند 55 00:02:53,290 --> 00:02:56,840 یعنی حدودا یک نفر در هر اتوبوس 56 00:02:56,840 --> 00:02:59,590 یا حدود ده نفر از تماشاچیان یک تئاتر 57 00:02:59,590 --> 00:03:04,330 یا 20000 نفر از بینندگان برنامه در این لحظه 58 00:03:04,330 --> 00:03:07,003 نزدیک به یک میلیون نفر در انگلستان 59 00:03:09,840 --> 00:03:15,070 می خواهم در مورد واقعیت زندگی با او سی دی بیشتر بدانم 60 00:03:15,070 --> 00:03:17,330 در این لحظه چیزی که بیشتر آزارم می دهد 61 00:03:17,330 --> 00:03:18,920 موضوع کشتن است 62 00:03:18,920 --> 00:03:21,010 دائم فکر می کنم افرادی را به قتل رسانده ام 63 00:03:21,010 --> 00:03:24,140 او سی دی من به من می گوید هر جا بوده ام کسانی را کشته ام 64 00:03:24,140 --> 00:03:25,500 و هر جا که بروم می کشم 65 00:03:25,500 --> 00:03:30,090 و با آخرین یافته ها در مورد ماهیت واقعی او سی دی آشنا شوم 66 00:03:30,090 --> 00:03:34,730 یک توضیح این است که احتمالا 67 00:03:34,730 --> 00:03:38,220 با جستجو برای خطرات پنهان ارتباط دارد 68 00:03:38,220 --> 00:03:39,500 خطرها 69 00:03:39,500 --> 00:03:42,810 خطرهای پنهان، نه خطرات آشکار 70 00:03:42,810 --> 00:03:44,610 بلکه خطرات پنهان یا احتمالی 71 00:03:44,610 --> 00:03:49,610 من با بعضی راه حلهای افراطی برای او سی دی آشنا خواهم شد 72 00:03:49,610 --> 00:03:51,237 "خوب. باید پایین تر ببریمش" 73 00:03:52,510 --> 00:03:57,660 قبل از دی بی اس(تحریک عمیق مغز) اصلا قابل تصور نبود که بتوان اضطراب را در یک ثانیه تغییر داد 74 00:03:57,660 --> 00:04:01,620 کسی نشنیده بود که بتوان اضطراب را با تحریک در چند ثانیه 75 00:04:01,620 --> 00:04:03,747 القا کرد یا کاهش داد 76 00:04:04,890 --> 00:04:09,020 و پژوهشهایی را بررسی می کنم که مدارهای مغز را آشکار کرده اند 77 00:04:09,020 --> 00:04:10,908 که تصور می شود با او سی دی مرتبط باشند 78 00:04:12,420 --> 00:04:15,380 این کاری است که همگان رویای انجامش را داشتند 79 00:04:15,380 --> 00:04:19,740 که بتوانند به صورت مشخص یک ارتباط خاص را فعال کنند 80 00:04:19,740 --> 00:04:22,061 و ببییند تاثیر آن بر رفتار چیست 81 00:04:26,530 --> 00:04:29,331 قبل از هر چیز، به وضوح می دانیم که 82 00:04:29,331 --> 00:04:34,370 او سی دی در مورد تمایل به انجام امور به یک شکل خاص نیست 83 00:04:34,370 --> 00:04:37,451 یا سختگیر بودن در مورد مرتب کردن اشیاء 84 00:04:37,451 --> 00:04:41,970 او سی دی مخفف این کلمات است Obsessive-Compulsive Disorder اختلال وسواس اجباری 85 00:04:41,970 --> 00:04:47,860 و این چیزی است که مرکز طبقه بندی بیماریهای سازمان بهداشت جهانی برای گفتن در باره آن دارد 86 00:04:47,860 --> 00:04:50,790 "ویژگی اساسی این اختلال" 87 00:04:50,790 --> 00:04:54,900 "وجود تفکرات وسواسی یا اعمال اجباری تکرار شونده است " 88 00:04:54,900 --> 00:04:57,150 و ادامه می دهد: 89 00:04:57,150 --> 00:05:02,370 "این افکار وسواسی برای شخص درگیر مزاحمت ایجاد می کنند 90 00:05:02,370 --> 00:05:06,571 "و آن رفتارهای اجباری کاری است که شخص انجام می دهد" 91 00:05:06,571 --> 00:05:09,381 "تا از این اندیشه های وسواسی رهایی یابد" 92 00:05:11,510 --> 00:05:16,590 و همه گهگاه تفکرات ناخواسته و مزاحم داریم 93 00:05:16,590 --> 00:05:19,591 آیا تا کنون برفراز یک صخره ایستاده و فکر کرده اید که 94 00:05:19,591 --> 00:05:22,581 "من از اینجا پایین می پرم" 95 00:05:22,581 --> 00:05:27,691 یا شاید هم یک چاقو را دیده و فکر کرده باشید من با این یک نفر را زخمی می کنم 96 00:05:27,691 --> 00:05:30,080 خوب، این فکرها نادر هستند 97 00:05:30,080 --> 00:05:32,878 برای ما بسیار زودگذر و رویا گونه 98 00:05:34,510 --> 00:05:36,840 اما در افراد دچار او سی دی 99 00:05:36,840 --> 00:05:41,510 این نوع افکار یک جریان ثابت عذاب آور هستند 100 00:05:41,510 --> 00:05:44,104 و زندگی آنها را به کابوس بدل می کند 101 00:05:45,341 --> 00:05:46,950 اگر یک چاقو را بر دارید 102 00:05:46,950 --> 00:05:49,650 نمی دانید با آن به کجا می روید 103 00:05:49,650 --> 00:05:52,461 یک فنجان قهوه برای کسی درست می کنید آیا در آن مایع سفید کننده ریخته اید؟ 104 00:05:52,461 --> 00:05:55,100 آیا در حال مسموم کردن مردم هستید؟ 105 00:05:55,100 --> 00:05:57,300 ممکن است باشید 106 00:05:57,300 --> 00:06:01,050 مرتب تکرار می کنم من تمیزم، من تمیزم، من تمیزم 107 00:06:01,050 --> 00:06:03,150 من خیلی تمیزم، من خیلی تمیزم 108 00:06:03,150 --> 00:06:05,461 می خواهم نامه بنویسم می خواهم نامه ای پست کنم 109 00:06:05,461 --> 00:06:06,970 باید یک میلیون بار آن را چک کنم 110 00:06:06,970 --> 00:06:09,382 تا مطمئن شوم چیزی توهین آمیز ننوشته باشم 111 00:06:11,510 --> 00:06:13,620 بارداری من خیلی آسیب زا بود 112 00:06:13,620 --> 00:06:17,310 چون وقتی باردار بودم کاملا متقاعد شده بودم که 113 00:06:17,310 --> 00:06:21,230 بجای بچه، یک انگل را حامله هستم 114 00:06:21,230 --> 00:06:23,610 چرا آن شخص به من نگاه می کند؟ 115 00:06:23,610 --> 00:06:25,370 اوه خدا! آیا آنها دیدند که نگاهشان کردم؟ 116 00:06:25,370 --> 00:06:27,300 اوه خدایا! باید از آنها چیزی بپرسم 117 00:06:27,300 --> 00:06:28,880 باید در مورد آنها چیزی بدانم 118 00:06:28,880 --> 00:06:31,510 حالا باید دو چیز بدانم چون باید دو تا کار انجام بدهم 119 00:06:31,510 --> 00:06:35,120 نمیتوانم فقط یکی داشته باشم، نمیتوانم سه تا داشته باشم، باید چهارتا داشته باشم 120 00:06:40,670 --> 00:06:45,870 ریچارد و دوست دخترش کاترین به ملاقات اقوام آمده اند 121 00:06:45,870 --> 00:06:49,270 سفر با ماشین برای ریچارد کمی بیشتر طول می کشد 122 00:06:49,270 --> 00:06:52,820 چون به معنای احتمال قرار گرفتن در معرض آلودگی ها است 123 00:06:52,820 --> 00:06:55,060 خوب، من تا این بالا را تمیز می کنم تا مطمئن شوم 124 00:06:55,060 --> 00:06:59,133 تا جایی که با سینه و شانه هایم تماس دارد تمیز شده است 125 00:07:00,720 --> 00:07:01,940 همه اش همین است 126 00:07:01,940 --> 00:07:05,380 تمیز کردن ماشین کاری است که همیشه وقتی فکر می کنم به چیز 127 00:07:05,380 --> 00:07:08,610 کثیفی دست زده ام و بعد دستم به ماشین خورده 128 00:07:08,610 --> 00:07:10,783 انجام می دهم 129 00:07:10,783 --> 00:07:15,374 در داخل خانه، تلاش زیادی برای راحتی ریچارد و 130 00:07:15,374 --> 00:07:17,354 او سی دی او انجام شده 131 00:07:17,354 --> 00:07:20,384 همان طور که می بینید، روی مبلمان را پوشانده ایم 132 00:07:20,384 --> 00:07:22,090 همین طور روی میز 133 00:07:23,465 --> 00:07:26,504 خب، این چیزی نیست که وقتی وارد خانه کسی می شوید انتظار داشته باشید 134 00:07:26,504 --> 00:07:28,745 اما علت آن او سی دی من است 135 00:07:29,924 --> 00:07:34,565 انداختن چند روکش روی صندلی ها ... کار خیلی سختی نیست 136 00:07:34,565 --> 00:07:36,726 اما قبول دارم که کار عادی ای نیست 137 00:07:37,954 --> 00:07:42,364 اگر یک مگس وارد اتاق شود و روی کاور صندلی بنشیند 138 00:07:42,364 --> 00:07:45,524 اگر او روی آن صندلی نشسته باشد، کاور باید شسته شود 139 00:07:45,524 --> 00:07:49,034 او باید برود طبقه بالا، لباسهایش باید شسته شوند 140 00:07:49,034 --> 00:07:51,354 او دوش می گیرد و لباس عوض می کند 141 00:07:51,354 --> 00:07:53,234 خیلی خسته کننده است 142 00:07:53,234 --> 00:07:57,091 تا جایی که مثلا هفته قبل 143 00:07:58,634 --> 00:08:02,315 ساعت چهار صبح بود و من باید دوش می گرفتم 144 00:08:02,315 --> 00:08:06,924 و ساعت دو بعد از ظهر دوش گرفتنم تمام شد 145 00:08:06,924 --> 00:08:11,104 و مردم به من می گویند: خوب فقط تغییر کن. متوجه هستید؟ 146 00:08:11,104 --> 00:08:14,544 این طوری نباش، این کارها را نکن 147 00:08:14,544 --> 00:08:15,624 متوجهید؟ 148 00:08:15,624 --> 00:08:19,304 و من آرزو می کنم فقط برای یک ساعت 149 00:08:19,304 --> 00:08:21,814 آنها مغزی مثل مغز من داشتند 150 00:08:21,814 --> 00:08:24,694 و مجبور بودند افکاری که من 151 00:08:24,694 --> 00:08:27,644 دارم را تحمل کنند 152 00:08:27,644 --> 00:08:30,854 تقریبا انگار ریچارد دو شخصیت دارد 153 00:08:30,854 --> 00:08:33,874 یک ریچارد خوشحال و یک ریچارد او سی دی 154 00:08:33,874 --> 00:08:38,455 ریچارد خوشحال آن یکی است که من می شناسم و دوستش دارم 155 00:08:38,455 --> 00:08:40,864 و می خواهم همیشه کنارم باشد 156 00:08:40,864 --> 00:08:47,024 و ریچارد او سی دی، به صورت ناخواسته بی ادب و بد و ناراحت کننده است 157 00:08:47,024 --> 00:08:50,294 و کنار آمدن با او سخت است 158 00:08:50,294 --> 00:08:52,944 چون تقریبا انگار یک نفر دیگر است 159 00:08:52,944 --> 00:08:57,744 در اصل ترس اساسی من این است که چیزی که فکر می کنم آلوده است 160 00:08:57,744 --> 00:09:00,904 از طریق خوردن یا آشامیدن به بدنم وارد شود 161 00:09:00,904 --> 00:09:03,504 این مشکل اصلی است، چون آن را نمی توان شست 162 00:09:03,504 --> 00:09:05,004 نمی شود برایش سفید کننده استفاده کرد 163 00:09:05,004 --> 00:09:06,244 نمی شود تمیزش کرد 164 00:09:10,644 --> 00:09:12,604 خوب، ریچارد چه کار می کنی؟ 165 00:09:12,604 --> 00:09:14,575 خب، تا یک دقیقه دیگر ناهار می خورم 166 00:09:14,575 --> 00:09:17,404 و قبل از آن دستهایم را می شویم 167 00:09:17,404 --> 00:09:20,294 و مطمئن می شوم که 168 00:09:20,294 --> 00:09:23,604 ذره ای صابون در آشپزخانه پخش نشود 169 00:09:23,604 --> 00:09:25,724 ممممم 170 00:09:25,724 --> 00:09:28,932 و شیر را با آرنجم می بندم 171 00:09:30,445 --> 00:09:34,364 تا دستهایم دوباره با لمس کردن شیر آلوده نشوند 172 00:09:34,364 --> 00:09:37,654 و چون نمی توانم دستمال کاغذی یا حوله برای خشک کردن دستم استفاده کنم 173 00:09:37,654 --> 00:09:39,804 آنها را تکان می دهم تا خشک شوند 174 00:09:39,804 --> 00:09:42,295 ممم، و بعد 175 00:09:43,164 --> 00:09:45,294 یک بشقاب بر می دارم 176 00:09:45,294 --> 00:09:47,874 بسته نان را می آورم 177 00:09:47,874 --> 00:09:50,377 بعد باید دوباره دستم را بشویم 178 00:09:52,884 --> 00:09:58,044 دوباره دستم را تکان می دهم تا خشک شود، و مشکل خیس شدن نان 179 00:09:58,044 --> 00:10:03,565 و بعد اطمینان از اینکه دستهایم 180 00:10:03,565 --> 00:10:05,854 کناره های نان را لمس نکرده باشد 181 00:10:05,854 --> 00:10:08,474 خب، کاملا مشخص است که دستهایم را دوباره می شویم 182 00:10:08,474 --> 00:10:10,374 قبل از اینکه به ساندویچ دست بزنم 183 00:10:12,004 --> 00:10:15,854 نگرانی ات از حضور فیلم بردارها در آشپزخانه چیست؟ 184 00:10:15,854 --> 00:10:17,304 هممم 185 00:10:17,304 --> 00:10:18,694 خوب، راستش را بگویم 186 00:10:18,694 --> 00:10:22,054 لمس قسمتهای آشپرخانه با لباسهای شما 187 00:10:22,054 --> 00:10:23,894 یا هر قسمت از بدنتان 188 00:10:23,894 --> 00:10:26,084 باعث می شود دیگر نتوانم در آشپزخانه غذا بخورم 189 00:10:26,084 --> 00:10:29,044 ندیده ام که قبلا دوربین کجا بوده 190 00:10:29,044 --> 00:10:32,400 پس خودم نمی توانم با چشم ببینم که تمیز است 191 00:10:33,595 --> 00:10:36,144 نمی دانم، من خودم تمیزش نکرده ام 192 00:10:36,144 --> 00:10:38,474 و این ترس که 193 00:10:38,474 --> 00:10:40,524 می توانم غذا را بخورم؟ 194 00:10:40,524 --> 00:10:42,734 آیا غذا آلوده شده؟ 195 00:10:42,734 --> 00:10:49,264 خوب، مشخصا مطمئن شوم که همه چیز ساندویچ رو به راه است 196 00:10:49,264 --> 00:10:53,575 بعد همه چیز را جمع می کنم، و در یخچال می گذارم 197 00:10:53,575 --> 00:10:55,604 می خواهی ساندویچ را بخوری؟ نه 198 00:10:55,604 --> 00:10:58,934 برایم قابل تحمل نیست، فکر می کنم ، اگر صادق باشم 199 00:10:58,934 --> 00:11:00,014 همممم 200 00:11:01,834 --> 00:11:03,664 پس این یک نمایش بود؟ 201 00:11:03,664 --> 00:11:07,215 بله، هیچ چیز را مثل همیشه انجام ندادم 202 00:11:07,215 --> 00:11:08,967 چون خیلی طول می کشید 203 00:11:10,445 --> 00:11:14,664 و کنار آمدن با آن خیلی سخت است 204 00:11:14,664 --> 00:11:16,666 خوب، ساندویچ را چه کار می کنی؟ 205 00:11:17,854 --> 00:11:20,764 راستش را بگویم، به سطل زباله می اندازم 206 00:11:20,764 --> 00:11:22,724 توی سرم شروع کرده ام به فکر کردن 207 00:11:22,724 --> 00:11:25,335 که آنرا چطور در سطل بیندازم 208 00:11:25,335 --> 00:11:31,435 که مطمئن باشم سطل بشقاب را کثیف نمی کند 209 00:11:31,435 --> 00:11:36,304 چون سطل به وضوح کثیف و منبع بزرگی از نگرانی 210 00:11:37,734 --> 00:11:39,044 و آلودگی است 211 00:11:39,044 --> 00:11:41,968 و می بینید که من شروع به احساس ناراحتی 212 00:11:44,094 --> 00:11:45,743 و اضطراب کرده ام 213 00:11:47,654 --> 00:11:49,455 سخت ترین بخش موضوع همین است 214 00:11:49,455 --> 00:11:52,174 بزرگترین نگرانی من آب و غذا است 215 00:11:52,174 --> 00:11:54,124 و هر روز همین طور است 216 00:11:54,124 --> 00:11:56,740 فکر می کنم دنبال خلاص شدن از دست ساندویچ هستی 217 00:11:58,164 --> 00:12:00,018 بله، واقعا نگرانش هستم 218 00:12:02,544 --> 00:12:04,626 واقعا آزارم می دهد 219 00:12:06,315 --> 00:12:08,994 راستش را بگویم، همین الان هم دارم مضطرب می شوم 220 00:12:08,994 --> 00:12:10,554 ممکن است تمامش کنیم؟ لطفا 221 00:12:10,554 --> 00:12:12,475 ببخشید، می توانم.... 222 00:12:12,475 --> 00:12:14,295 "ریچارد به صورت عصبی نفس می کشد" 223 00:12:22,864 --> 00:12:25,524 می دانید چرا این کار را می کنم؟ بله البته 224 00:12:25,524 --> 00:12:28,004 این چیزی است که مردم باید ببینند 225 00:12:29,814 --> 00:12:31,247 او سی دی این است 226 00:12:33,244 --> 00:12:35,445 این طور بر مردم تاثیر می گذارد 227 00:12:35,445 --> 00:12:37,124 "ریچارد گریه می کند" 228 00:12:37,124 --> 00:12:38,660 انداختن ساندویچ به سطل زباله 229 00:12:43,564 --> 00:12:44,764 و زندگی من همین است 230 00:12:44,764 --> 00:12:49,406 نمیتوانم بروم خانه و آن را در محل کار جا بگذارم 231 00:12:50,844 --> 00:12:53,164 نمی توانم وقتی جایی می روم آنرا پشت در بگذارم 232 00:12:53,164 --> 00:12:55,124 چون همه جا تعقیبم می کند 233 00:12:55,124 --> 00:12:57,205 و زندگی من همین است 234 00:12:57,205 --> 00:12:58,964 زندگی جهنمی 235 00:12:58,964 --> 00:13:00,932 نمیتوانم آنرا برای کسی آرزو کنم 236 00:13:03,374 --> 00:13:05,285 و نمیدانم چرا هنوز وجود دارم 237 00:13:07,014 --> 00:13:10,120 چون اگر قوی تر بودم، مدتها قبل خودم را کشته بودم 238 00:13:12,174 --> 00:13:14,563 خوب، تو قوی تر از آن هستی که فکر می کنی 239 00:13:23,325 --> 00:13:27,564 او سی دی اصطلاحی مدرن است برای اختلالی ذهنی 240 00:13:27,564 --> 00:13:31,113 که حداقل از 2000 سال پیش شناخته شده است 241 00:13:40,414 --> 00:13:43,654 و تا مدتهای مدید قادر به هیچ کمکی به مبتلایان نبودیم 242 00:13:43,654 --> 00:13:46,894 ما ایده ای نداشتیم که ذهن از کجا منشا می گیرد 243 00:13:46,894 --> 00:13:51,044 به هر حال، در مواجهه با اعضای بدن 244 00:13:51,044 --> 00:13:53,854 همیشه معلوم نیست چه کاری انجام می دهند 245 00:13:55,964 --> 00:13:59,124 ما هنوز در مورد "امور قلبی" حرف می زنیم 246 00:13:59,124 --> 00:14:01,254 و دلیل آن این است که زمانی تصور می شد 247 00:14:01,254 --> 00:14:04,634 قلب سرمنشا احساسات است 248 00:14:04,634 --> 00:14:06,329 اما نادرست است 249 00:14:08,475 --> 00:14:10,984 در حقیقت، هر آنچه که هستیم 250 00:14:10,984 --> 00:14:14,784 شخصیت ما، تجربیات ما 251 00:14:14,784 --> 00:14:17,014 عشقی که به دیگران احساس می کنیم 252 00:14:17,014 --> 00:14:19,812 همه به مغز ارتباط دارد 253 00:14:21,124 --> 00:14:25,404 گفتن اینکه " از اعماق مغزم دوستت دارم 254 00:14:25,404 --> 00:14:28,134 چندان خوشایند و گویا به نظر نمی رسد قبول دارم 255 00:14:29,325 --> 00:14:33,853 اما درستی آن مفهومی بسیار قدرتمند است 256 00:14:36,325 --> 00:14:40,374 وقتی فهمیدیم ذهن از مغز منشا می گیرد 257 00:14:40,374 --> 00:14:43,274 لااقل هدفی پیدا شد که به آن شلیک کنیم 258 00:14:43,274 --> 00:14:47,164 زمانی که برای تغییر سرنوشت انسانهای دچار بیماری های 259 00:14:47,164 --> 00:14:49,024 ذهنی به تلاش پرداختیم 260 00:14:49,024 --> 00:14:52,414 اولین تلاشها برای درمان بیماریهای روانی از جمله او سی دی 261 00:14:52,414 --> 00:14:55,844 عملا بسیار ناپخته بود 262 00:14:55,844 --> 00:15:00,014 هنوز فکر اینکه در نیمه اول قرن بیستم 263 00:15:00,014 --> 00:15:02,804 برش لوبهای مغز رایج بود تن را به لرزه در می آورد 264 00:15:02,804 --> 00:15:06,994 و اینجا می توانید ببینید چه بر سر مغز می آمده 265 00:15:06,994 --> 00:15:11,374 می توانید این منطقه تیره زخم شده را ببینید 266 00:15:11,374 --> 00:15:14,254 که در اثر ورود چاقوی جراحی توسط جراح 267 00:15:14,254 --> 00:15:16,614 از کاسه چشم ایجاد شده 268 00:15:16,614 --> 00:15:19,094 و بعد آنرا کمی تکان داده است 269 00:15:19,094 --> 00:15:22,764 و باعث قطع ارتباط قسمت جلوی مغز 270 00:15:22,764 --> 00:15:24,534 با بقیه آن شده است 271 00:15:24,534 --> 00:15:29,404 و شگفت آنکه گاهی این عمل نشانه های او سی دی را کاهش می داده است 272 00:15:29,404 --> 00:15:32,134 و البته گاهی هم نه 273 00:15:38,804 --> 00:15:43,054 اگر قرار باشد در نهایت بتوانیم ذهنی آشفته را درمان کنیم 274 00:15:43,054 --> 00:15:46,182 به نظر می رسد لازم است مغز را هم بشناسیم 275 00:15:47,544 --> 00:15:49,465 اینجا در کمبریج 276 00:15:49,465 --> 00:15:53,754 آنها به شدت در پی این هدف بسیار جسورانه هستند 277 00:15:55,564 --> 00:15:59,694 من به دیدن ترور رابینز آمده ام که یکی از دوستان قدیمی ام است 278 00:15:59,694 --> 00:16:03,774 ترور مثل من یک روانشناس است 279 00:16:03,774 --> 00:16:05,734 گروه او در حال انجام تحقیقی هستند 280 00:16:05,734 --> 00:16:07,924 که به بررسی اتفاقات حقیقی 281 00:16:07,924 --> 00:16:10,051 در مغز افراد مبتلا به او سی دی می پردازد 282 00:16:13,964 --> 00:16:17,774 ترور تو روی اعتیاد کار می کردی 283 00:16:17,774 --> 00:16:23,414 اما چه اتفاقی افتاده که توجه ات را به او سی دی معطوف کرده ای؟ 284 00:16:23,414 --> 00:16:26,824 خوب، معمول بود که اعتیاد به مواد مخدر را شامل مواردی 285 00:16:26,824 --> 00:16:29,284 نظیر وابستگی و ترک تصور کنند 286 00:16:29,284 --> 00:16:32,724 البته هنوز دارای اهمیت هستند اما چیزی که برخی اشخاص متوجه شده اند 287 00:16:32,724 --> 00:16:35,094 افرادی مثل باری اوریت، و خود من 288 00:16:35,094 --> 00:16:39,184 این است که اعتیاد دربردارنده رفتار اجباری است 289 00:16:39,184 --> 00:16:41,364 و منظور از رفتار اجباری چیست؟ 290 00:16:41,364 --> 00:16:44,254 منظور رفتاری است که به واقع 291 00:16:44,254 --> 00:16:46,455 تقریبا خودکار انجام می شود 292 00:16:46,455 --> 00:16:50,184 پس تو درباره عادتهایی صبحت می کنی که خارج از کنترل ما روی می دهند 293 00:16:50,184 --> 00:16:53,644 این تمایز با رفتار هدف گرا وجود دارد 294 00:16:53,644 --> 00:16:57,624 که در آن اعمال را برای رسیدن به نتایج انجام می دهیم 295 00:16:57,624 --> 00:17:01,014 پس من یک رفتار هدف گرا را نشان می دهم این لیوان را بر می دارم 296 00:17:01,014 --> 00:17:04,654 تو یک نوشیدنی می خواهی، فنجانت را بر می داری و قهوه می خوری 297 00:17:04,654 --> 00:17:09,364 یا مواد مخدر مصرف می کنی که احساس سرخوشی کنی 298 00:17:09,364 --> 00:17:14,054 اما بعد از آن رفتار هدف گرا می تواند تبدیل به رفتار عادتی یا خودکار شود 299 00:17:14,054 --> 00:17:15,894 یک فنجان را بدون فکر کردن به آن بر می داری 300 00:17:15,894 --> 00:17:17,374 بله 301 00:17:17,374 --> 00:17:19,894 به صورت خاص قهوه نمی‌خواستی، فقط آن را برداشتی 302 00:17:19,894 --> 00:17:21,924 و این دو سیستم 303 00:17:21,924 --> 00:17:23,974 سیستم هدف گرا و سیستم عادت 304 00:17:23,974 --> 00:17:26,874 در مغز در حال تعادلند سیستمهای مغزی 305 00:17:26,874 --> 00:17:30,085 و ما تصور می کنیم هم در اعتیاد و هم در او سی دی 306 00:17:30,085 --> 00:17:33,354 تعادل به نفع سیستم عادت به هم خورده است آها 307 00:17:33,354 --> 00:17:36,528 رفتار عادتی زیادی، و رفتار هدف گرای کم 308 00:17:37,854 --> 00:17:41,274 اعتیاد به مواد مخدر می تواند سبک تفکر عادتی ایجاد کند 309 00:17:41,274 --> 00:17:45,455 اما ممکن است به عنوان یک عامل زمینه ساز هم وجود داشته باشد 310 00:17:45,455 --> 00:17:50,744 یک روش تفکر که به وسیله این آزمایش ساده و فریبنده نشان داده می شود 311 00:17:50,744 --> 00:17:54,274 شما باید قانونی را کشف کنید 312 00:17:54,274 --> 00:17:57,584 برای مرتب کردن درست این کارتها 313 00:17:57,584 --> 00:18:01,904 که همان طور که می بینی شکل متفاوتی دارند درست است 314 00:18:01,904 --> 00:18:03,734 از نظر رنگ و شماره خوب 315 00:18:03,734 --> 00:18:05,383 نشانه ها، خوب؟ 316 00:18:06,824 --> 00:18:08,234 این اشتباه است اوه 317 00:18:09,704 --> 00:18:11,547 بگذار همانجا باشد بعدی را بردار 318 00:18:15,215 --> 00:18:16,659 این درست است 319 00:18:18,144 --> 00:18:23,704 اولین قانون ترور به نظر این است که فقط رنگ ها را منطبق کن 320 00:18:23,704 --> 00:18:24,734 درست 321 00:18:24,734 --> 00:18:26,564 ساده است 322 00:18:26,564 --> 00:18:27,656 درست 323 00:18:29,424 --> 00:18:30,784 درست 324 00:18:30,784 --> 00:18:32,308 نادرست 325 00:18:34,064 --> 00:18:36,914 ترور حالا قانون را عوض کرده است 326 00:18:36,914 --> 00:18:38,586 ممکن است شماره باشد؟ 327 00:18:39,504 --> 00:18:41,096 نادرست 328 00:18:42,264 --> 00:18:43,993 بگذار شکل را امتحان کنیم 329 00:18:45,144 --> 00:18:46,236 درست 330 00:18:48,304 --> 00:18:49,555 درست 331 00:18:51,424 --> 00:18:52,709 درست 332 00:18:54,704 --> 00:18:55,984 درست 333 00:18:55,984 --> 00:18:58,294 فکر می کنم یاد گرفتی 334 00:18:58,294 --> 00:19:00,064 خوب، اینجا چه کار کردی؟ 335 00:19:00,064 --> 00:19:03,074 واضح است که قانون را کشف کردی که عبارت بود از مرتب کردن طبق رنگ کارت 336 00:19:03,074 --> 00:19:04,664 گاهی با رنگ 337 00:19:04,664 --> 00:19:07,074 و بعد تو را با گفتن اینکه اشتباه کردی متعجب کردم بله تو این کار را کردی 338 00:19:07,074 --> 00:19:08,794 من دقیقا نمیدانستم باید چه کار کنم 339 00:19:08,794 --> 00:19:11,074 تو در واقع انطباق پذیری شناختی زیادی نشان دادی 340 00:19:11,074 --> 00:19:12,714 زیاد انعطاف ناپذیر نبودی اوتا 341 00:19:12,714 --> 00:19:16,554 مشکل در افراد او سی دی این است که خیلی زیاد به قانون قبلی می چسبند 342 00:19:16,554 --> 00:19:20,384 و آنها در این بازی، فقدان تفکر انعطاف پذیر از خود نشان می دهند 343 00:19:20,384 --> 00:19:22,514 به تغییر پاسخ نمی دهند 344 00:19:22,514 --> 00:19:27,434 پس در واقع میتوان گفت او سی دی نوعی اعتیاد است 345 00:19:27,434 --> 00:19:29,704 به انواع خاصی از رفتار؟ 346 00:19:29,704 --> 00:19:31,634 این راه خوبی برای فکر کردن به آن است 347 00:19:31,634 --> 00:19:33,664 من فکر می کنم نوعی اعتیاد رفتاری است 348 00:19:33,664 --> 00:19:35,345 و منظور از کل این پروژه 349 00:19:35,345 --> 00:19:38,914 مقایسه است با اعتیاد 350 00:19:38,914 --> 00:19:42,953 تا ببینیم آیا او سی دی شکل دیگری از اعتیاد رفتاری است یا نه 351 00:19:46,824 --> 00:19:50,914 در سوی دیگر کمبریج، در بخشی از بیمارستان ادنبروک 352 00:19:50,914 --> 00:19:55,454 گروه ترور در حال دیدن اتفاقات مغز 353 00:19:55,454 --> 00:19:59,311 افراد وقتی انعطاف شناختی نشان می دهند هستند 354 00:20:00,624 --> 00:20:02,784 و در این مورد 355 00:20:02,784 --> 00:20:06,355 انگیزه واقعا خوبی برای یادگیری سریع وجود دارد 356 00:20:06,355 --> 00:20:08,539 برای اولین شوک آماده ایم؟ 357 00:20:10,284 --> 00:20:12,564 اجتناب ناپذیر است کاملا آزاردهنده است 358 00:20:12,564 --> 00:20:14,704 قابل اجتناب نیست در این مرحله نمی توانی جلو اش را بگیری 359 00:20:14,704 --> 00:20:17,274 خوب، بعد آنا را آماده می کنیم 360 00:20:17,274 --> 00:20:19,564 و او دو تا از اینها را خواهد داشت 361 00:20:19,564 --> 00:20:21,839 روی مچ راست و مچ چپ 362 00:20:23,184 --> 00:20:25,594 آزمایش طراحی شده تا ببینیم 363 00:20:25,594 --> 00:20:30,274 انعطاف شناختی در مغز افراد او سی دی به چه شکلی است 364 00:20:30,274 --> 00:20:34,024 در مقایسه با افراد داوطلب معمولی 365 00:20:34,024 --> 00:20:37,232 امروز، آنا یکی از همین داوطلب ها است 366 00:20:44,064 --> 00:20:46,994 چیزی که او خواهد دید، سه مربع است 367 00:20:46,994 --> 00:20:49,794 که اینجا روی این نمایشگر در یک دقیقه نشان داده می شوند 368 00:20:49,794 --> 00:20:52,694 این تصویر یعنی آنا به زودی 369 00:20:52,694 --> 00:20:54,694 شوکی را در مچ چپ دریافت می کند 370 00:20:54,694 --> 00:20:56,164 که می تواند از آن اجتاب کند 371 00:20:56,164 --> 00:20:58,894 در صورتی که هر چه سریعتر پدال پایی سمت چپ را فشار دهد 372 00:20:58,894 --> 00:21:02,054 و این یکی یعنی شوک در دست راست 373 00:21:02,054 --> 00:21:04,854 که می تواند با فشار پدال سمت راست از شر آن هم خلاص شود 374 00:21:04,854 --> 00:21:08,205 اگر به موقع پدال را فشار دهد، شوکی دریافت نخواهد کرد 375 00:21:08,205 --> 00:21:10,173 و این اجتنابی کامل خواهد بود 376 00:21:12,924 --> 00:21:16,624 خوب همین الان دارد شوک می گیرد 377 00:21:16,624 --> 00:21:18,489 مچ چپ و شوک 378 00:21:26,784 --> 00:21:29,264 بعد از اینکه یاد گرفت از شوکها اجتناب کند 379 00:21:29,264 --> 00:21:31,357 یک ست از الکترودها برداشته می شود 380 00:21:33,444 --> 00:21:36,904 مثل خیلی از داوطلبهای سالم بدون او سی دی 381 00:21:36,904 --> 00:21:40,544 آنا بلافاصله فشردن پدال آن سمت را متوقف می کند 382 00:21:41,594 --> 00:21:43,724 خوب در مورد بیماران او سی دی چطور؟ 383 00:21:43,724 --> 00:21:47,994 این کار برای آنها خیلی سخت است و تعداد خیلی زیادی از آنها 384 00:21:47,994 --> 00:21:49,794 به فشار پدال ادامه می دهند 385 00:21:49,794 --> 00:21:51,434 با وجود اینکه می دانند الکترودی نیست 386 00:21:51,434 --> 00:21:53,744 وقتی با آنها صحبت می کنیم می گویند 387 00:21:53,744 --> 00:21:56,794 می دانم که نیازی به فشردن پدال نیست 388 00:21:56,794 --> 00:21:58,664 اما نمیتوانند جلو خودشان را بگیرند نمیتوانند متوقف شوند 389 00:21:58,664 --> 00:22:01,894 و بعد از آن آنها سعی می کنند آنرا منطقی جلوه دهند 390 00:22:01,894 --> 00:22:04,634 همان طور که در زندگی واقعی این کار را می کنند 391 00:22:04,634 --> 00:22:06,384 مثلا چه دلایلی؟ 392 00:22:06,384 --> 00:22:08,874 می گویند خوب این بار این طوری شد 393 00:22:08,874 --> 00:22:11,284 به نظرم بهتر آمد که پدال را فشار دهم 394 00:22:11,284 --> 00:22:14,834 فکر کردم واقعا لازم است فشارش دهم 395 00:22:14,834 --> 00:22:18,554 پس آنها دلیلی برای این فشار دادن می بینند 396 00:22:20,074 --> 00:22:25,154 به خودی خود، این مشاهده چیزی بیشتر از بازی کارتها به ما نشان نمی دهد 397 00:22:25,154 --> 00:22:28,464 آن چه اسکنر نشان می دهد مهمتر است که خیلی جالب توجه است 398 00:22:30,105 --> 00:22:32,544 این بیماران او سی دی که فشار دادن را ادامه می دهند 399 00:22:32,544 --> 00:22:35,494 در حالی که نیازی به آن نیست 400 00:22:35,494 --> 00:22:37,164 می توانید در مغز آنها ببینید 401 00:22:37,164 --> 00:22:41,724 این منطقه ای است که در زمان ادامه فشار دادن در مغز آنها بیش فعال است 402 00:22:41,724 --> 00:22:45,444 پس اینجا یک رابطه مستقیم بین رفتار و مغز داریم 403 00:22:49,564 --> 00:22:55,810 آزمایش آنه‌میکه، منطقه مشخصی را در عمق مغز نشان می دهد 404 00:22:58,264 --> 00:23:01,355 اما این پایان داستان نیست 405 00:23:01,355 --> 00:23:03,794 برای شناخت بیشتر این منطقه از مغز 406 00:23:03,794 --> 00:23:06,714 من به دانشکده پزشکی بیمارستان سنت جورج آمده ام 407 00:23:06,714 --> 00:23:10,036 تا با مشاور پاتولوژی، پل جونز ملاقات کنم 408 00:23:14,554 --> 00:23:19,794 خوب، چیزی که اینجا داریم یک نمونه مغز حفظ شده انسان است 409 00:23:19,794 --> 00:23:23,294 که در یک محلول محافظ غوطه ور شده است 410 00:23:23,294 --> 00:23:25,644 در اصل نوعی مایع مومیایی 411 00:23:25,644 --> 00:23:29,444 که به آن این قوام لاستیکی محکم را می دهد 412 00:23:29,444 --> 00:23:31,884 چیزی که به آن مغز تازه می گوییم 413 00:23:31,884 --> 00:23:35,814 در واقع نوعی قوام ژله مانند نرم دارد 414 00:23:35,814 --> 00:23:40,174 فکر کن که این اساس موجودیت انسان است 415 00:23:40,174 --> 00:23:41,614 درست است 416 00:23:41,614 --> 00:23:44,164 بعضی می گویند ظاهر مغز چندش آور است 417 00:23:44,164 --> 00:23:46,814 اما من فکر می کنم ساختاری مطلقا زیبا است. اوه. نه 418 00:23:46,814 --> 00:23:49,654 مطلقا شگفت انگیز است 419 00:23:49,654 --> 00:23:54,694 و مشخصا، جایگاه یک عمر تجربه و خاطرات است 420 00:23:54,694 --> 00:23:56,904 بله بله همه چیز و همین طور رفتارها 421 00:23:56,904 --> 00:23:59,274 در مورد اختلال وسواس اجباری 422 00:23:59,274 --> 00:24:02,754 بخشی از مغز که یه طور مداوم دخیل دانسته شده 423 00:24:02,754 --> 00:24:04,365 گانگلیون بازال است. درست است 424 00:24:04,365 --> 00:24:07,084 گانگلیون بازال را نمیتوان از بیرون مغز دید 425 00:24:07,084 --> 00:24:10,074 برای نشان دادن آن باید عملا مغز را برش بزنیم 426 00:24:10,074 --> 00:24:12,874 پس من می خواهم از چاقوی مغز استفاده کنم اوه 427 00:24:12,874 --> 00:24:15,794 و قصد دارم کاملا نزدیک به خط وسط برش بدهم بله 428 00:24:15,794 --> 00:24:18,544 با یک فاصله کم. بله 429 00:24:18,544 --> 00:24:22,992 و می خواهیم یک برش طولی در داخل مغز داشته باشیم 430 00:24:25,514 --> 00:24:28,624 حالا میتوان آناتومی داخلی را دید اوه حیرت انگیز است 431 00:24:28,624 --> 00:24:30,744 بله، مطلقا زیباست 432 00:24:30,744 --> 00:24:35,454 چیزی که اینجا داریم، ساختار خاکستری تیره 433 00:24:35,454 --> 00:24:38,244 و این هسته دم دار است 434 00:24:38,244 --> 00:24:41,225 چیزی که ما می بینیم این است که ارتباطات با گانگلیون بازال 435 00:24:41,225 --> 00:24:43,254 در مجموعه از از حلقه ها مرتب شده است 436 00:24:43,254 --> 00:24:45,254 و آن یکی که در ارتباط با 437 00:24:45,254 --> 00:24:49,588 اختلال وسواس اجباری مورد توجه است اینحا در اوربیتال کورتکس شروع می شود 438 00:24:51,095 --> 00:24:54,254 گانگلیون بازال مجموعه ای است از ساختارهایی که 439 00:24:54,254 --> 00:24:57,215 همان طور که از اسمش مشخص است در قاعده مغز قرار دارد 440 00:24:57,215 --> 00:25:00,864 آنها ارتباطات متعددی را از نواحی مختلف مغز دریافت کرده 441 00:25:00,864 --> 00:25:04,379 و آنها را به همان مناطق باز می گردانند تا حلقه های بسته ای شکل بگیرد 442 00:25:05,784 --> 00:25:07,704 گانگلیون بازال در انتخاب 443 00:25:07,704 --> 00:25:10,274 افکار و رفتارهای رقابتی کمک می کند 444 00:25:10,274 --> 00:25:12,824 در مبتلایان به او سی دی 445 00:25:12,824 --> 00:25:15,634 بیش فعالی برخی از این حلقه ها 446 00:25:15,634 --> 00:25:18,944 کنار گذاشتن بعضی افکار را دشوار می کند 447 00:25:20,504 --> 00:25:24,354 یک توضیح این است که بعضی حلقه های گانگلیون بازال 448 00:25:24,354 --> 00:25:26,444 که از هسته دم دار عبور می کنند 449 00:25:26,444 --> 00:25:29,125 بخشی از یک نوع مکانیسم کنترلی امنیتی هستند 450 00:25:29,125 --> 00:25:30,975 و یک مکانیسم واقعا قدیمی 451 00:25:30,975 --> 00:25:34,264 احتمالا یک مکانیسم قدیمی تکاملی، درست است 452 00:25:34,264 --> 00:25:40,834 احتمالا با جستجو برای خطرات پنهان ارتباط دارد 453 00:25:40,834 --> 00:25:42,554 خطرها 454 00:25:42,554 --> 00:25:44,754 خطرهای پنهان، نه خطرات آشکار 455 00:25:44,754 --> 00:25:45,794 اوهوم 456 00:25:45,794 --> 00:25:47,624 بلکه خطرات پنهان یا احتمالی 457 00:25:47,624 --> 00:25:49,444 و اینجا جایی است که کنترل وارد عمل می شود 458 00:25:49,444 --> 00:25:53,254 خوب، برای مثال اگر دستهای شما کثیف باشد 459 00:25:53,254 --> 00:25:55,804 این مفهوم به صورت عادی وارد ذهن شما می شود 460 00:25:55,804 --> 00:25:58,374 می تواند به فکر هر کسی برسد که روی دستهایش میکروب است 461 00:25:58,374 --> 00:26:01,694 ممکن است آلودگی وجود داشته باشد پس باید دستهایم را بشویم 462 00:26:01,694 --> 00:26:04,618 و بعد، وقتی دستهایتان را بشویید نوعی خاتمه اتفاق می افتد 463 00:26:06,064 --> 00:26:08,934 شما کنترل کرده اید که با میکروبها برخورد شده 464 00:26:08,934 --> 00:26:11,814 و از اینکه موضوع را بررسی کرده اید احساس رضایت می کنید و موضوع تمام می شود 465 00:26:11,814 --> 00:26:15,664 همین کافی است. اما در یک مغز بیمار، توقفی وجود ندارد 466 00:26:15,664 --> 00:26:17,894 درست است، متوقف نمی شود هیچ توقف طبیعی در کار نیست 467 00:26:23,424 --> 00:26:24,814 تصورش ساده است 468 00:26:24,814 --> 00:26:27,144 که ارتباط بین مغز و ذهن 469 00:26:27,144 --> 00:26:28,864 یک طرفه است 470 00:26:28,864 --> 00:26:31,975 با مغز شروع شده و در ذهن تمام می شود 471 00:26:31,975 --> 00:26:33,890 اما چیزی که برای من جالبتر است 472 00:26:34,164 --> 00:26:38,364 این است که می دانیم ذهن می تواند مغز را تغییر دهد 473 00:26:38,664 --> 00:26:41,215 پس در مورد درمان بیماریهای روانی 474 00:26:41,215 --> 00:26:43,654 رهیافت درستی است اگر 475 00:26:43,654 --> 00:26:48,148 روی ذهن کار کنیم، زیرا با مغز در ارتباط متقابل است 476 00:26:51,144 --> 00:26:54,454 زمانی که مشغول فراگیری روانشناسی در آلمان بودم 477 00:26:54,454 --> 00:26:57,384 اخبار جالبی در مورد پژوهشهای جدیدی که در 478 00:26:57,384 --> 00:27:00,664 بیمارستان مادزلی در جنوب لندن در جریان بود شنیدم 479 00:27:00,664 --> 00:27:04,304 و آن قدر خوش شانس بودم که در دوره ای پذیرفته شدم که 480 00:27:04,304 --> 00:27:06,874 در آن زمان روانشناسی غیر عادی 481 00:27:06,874 --> 00:27:09,377 و امروزه روانشناسی بالینی خوانده می شود 482 00:27:11,894 --> 00:27:14,814 اما من تنها خارجی آنجا نبودم 483 00:27:14,814 --> 00:27:20,582 دکتر جوان دیگری به نام ایزاک مارکز هم بود 484 00:27:23,225 --> 00:27:27,464 ایزاک در کشور خود آفریقای جنوبی پزشکی خوانده بود 485 00:27:27,464 --> 00:27:31,867 و به انگلستان آمده بود تا حرفه خود را در روانپزشکی پی بگیرد 486 00:27:36,824 --> 00:27:38,144 در سالهای دهه 1960 487 00:27:38,144 --> 00:27:43,464 درمانهای جراحی و تهاجمی مانند لوبوتومی کم کم جای خود را به 488 00:27:43,464 --> 00:27:46,534 اولین داروهای روان پزشکی می دادند 489 00:27:46,534 --> 00:27:49,584 که بعضی آنها عوارض جانبی مشکل سازی هم داشتند 490 00:27:49,584 --> 00:27:52,030 شبیه روشهای جراحی ای که جایگزین شان شده بودند 491 00:27:53,534 --> 00:27:56,664 در همین زمان ایزاک مارکز و همکارانش 492 00:27:56,664 --> 00:27:59,614 روی درمانی اساسا متفاوت برای اختلالات 493 00:27:59,614 --> 00:28:03,534 اضطرابی که رفتار درمانی خوانده شد کار می کردند 494 00:28:03,534 --> 00:28:08,975 که به جای درمان مغز به بهبود ذهن می پردازد 495 00:28:08,975 --> 00:28:13,162 بیماری را به خاطر دارم که دچار ترس از فضای باز بود 496 00:28:14,464 --> 00:28:17,334 و به او پیشنهاد کردم 497 00:28:17,334 --> 00:28:25,161 که شاید بتواند سعی کند بیرون رفته و با ترس خود مواجه شود و در موردش صحبت کند 498 00:28:26,304 --> 00:28:28,774 و او نسبت به من بسیار عصبانی شد و گفت 499 00:28:28,774 --> 00:28:30,822 ولی احمق! مشکل من همین است 500 00:28:31,894 --> 00:28:33,414 و آن قدر عصبانی شد که 501 00:28:33,414 --> 00:28:37,054 از اتاق مشاوره خارج شد و به فضای باز رفت 502 00:28:37,054 --> 00:28:38,054 اوه 503 00:28:38,054 --> 00:28:40,384 متوجه شدیم که او واقعا می تواند بیرون برود 504 00:28:40,384 --> 00:28:42,744 و این تجربه را به سلامت پشت سر بگذارد 505 00:28:42,744 --> 00:28:44,235 تحسین برانگیز است 506 00:28:44,235 --> 00:28:49,614 و او دوباره این کار را چند مرتبه انجام داد 507 00:28:49,614 --> 00:28:52,414 و قسمت عمده ترسش از بین رفت 508 00:28:52,414 --> 00:28:54,824 چرا رفتار درمانی 509 00:28:54,824 --> 00:28:59,306 به طور خاص برای درمان او سی دی موثر است؟ 510 00:29:00,414 --> 00:29:03,024 خوب، در اختلال وسواس اجباری 511 00:29:03,024 --> 00:29:07,544 عادتهای وسواسی اغلب به نظر می رسد ارتباطی داشته باشند 512 00:29:07,544 --> 00:29:11,824 با خاموش کردن اضطراب القا شده در اثر شرایط خاص 513 00:29:11,824 --> 00:29:14,464 البته آنها در خاموش کردن این اضطراب موفق نمی شوند 514 00:29:14,464 --> 00:29:15,985 درست است 515 00:29:15,985 --> 00:29:20,105 پس برای مثال اگر آنها دستگیره بیرونی در 516 00:29:20,105 --> 00:29:22,225 یک توالت را لمس کنند 517 00:29:22,225 --> 00:29:24,944 پس از آن احساس اضطراب می کنند 518 00:29:24,944 --> 00:29:28,414 و می روند دست خود را به مدت یک ربع ساعت پس از آن بشویند 519 00:29:28,414 --> 00:29:35,254 و ما به آنها یاد می دهیم تا خود را درگیر هیچ نوع رفتار مداوم 520 00:29:35,254 --> 00:29:37,504 هیچ نوع شستن 521 00:29:37,504 --> 00:29:40,894 برای حداقل یک ربع ساعت، یا بهتر از آن یک ساعت نکنند 522 00:29:40,894 --> 00:29:44,134 اما تجربه اضطراب در همه این مدت چه می شود؟ 523 00:29:44,134 --> 00:29:48,824 این کار را می کنیم تا تمام این مدت احساس اضطراب کنندکه به مرور کم می شود 524 00:29:48,824 --> 00:29:52,544 و میل به شستن دست ها در آنها کم کم ناپدید می شود 525 00:29:55,744 --> 00:29:59,350 چالش در درمان او سی دی، شکلهای فراوانی است که بیماری به خود می گیرد 526 00:30:00,784 --> 00:30:04,514 اگر قادر نباشید جلو شمارش پلک زدنهای خود را بگیرید چه؟ 527 00:30:04,514 --> 00:30:05,824 درگیر آن می شوید 528 00:30:05,824 --> 00:30:08,944 شروع به شمارش می کنید و بعد سعی می کنید جلو شمردن خود را بگیرید 529 00:30:08,944 --> 00:30:13,415 حتی وقتی دیگر نمی شمارید، متوجهید که باز هم دارد اتفاق می افتد 530 00:30:16,144 --> 00:30:19,624 در ابتدا، من قانع شده بودم که مبتلا به اچ آی وی هستم 531 00:30:19,624 --> 00:30:21,594 اتو را خاموش کرده‌ام؟ 532 00:30:21,594 --> 00:30:24,194 اجاق خاموش است؟ آیا در را قفل کردم؟ 533 00:30:24,194 --> 00:30:26,424 چرا آن تکه آشغال آنجا است؟ آیا باید به آن دست بزنم؟ 534 00:30:26,424 --> 00:30:28,624 فکر کنم باید دو بار آنرا لمس کنم 535 00:30:28,624 --> 00:30:30,751 اگر این کار را نکنید خانواده تان خواهند مرد 536 00:30:35,544 --> 00:30:38,414 رفتار درمانی و رفتار درمانی شناختی امیدبخش 537 00:30:38,414 --> 00:30:41,054 امکان مقابله و غلبه بر هر نوع ترس هستند 538 00:30:41,054 --> 00:30:44,054 هر اندازه که شدت داشته باشد 539 00:30:44,054 --> 00:30:47,064 در مورد سوفی، شدت آن بیش از حد زیاد است 540 00:30:47,064 --> 00:30:49,744 همین الان، نگرانی اصلی من 541 00:30:49,744 --> 00:30:51,464 مساله قتل است 542 00:30:51,464 --> 00:30:53,384 مدام فکر می کنم کسانی را کشته ام اهوم 543 00:30:53,384 --> 00:30:55,744 او سی دی من دائم به من می گوید افرادی را به قتل رسانده ام 544 00:30:55,744 --> 00:30:57,824 هر جا که هستم و هر جا بروم 545 00:30:57,824 --> 00:31:00,064 همیشه باید پشت سر خودم را نگاه کنم 546 00:31:00,064 --> 00:31:04,592 و ببینم آیا اجساد یا چنین چیزهایی آنجا هست یا نه 547 00:31:07,704 --> 00:31:09,544 من به بیمارستان مادزلی برگشته ام 548 00:31:09,544 --> 00:31:13,704 جایی که آموزش دیده ام، و جایی که ایزاک اولین بار رفتار درمانی را آزمایش کرد 549 00:31:13,704 --> 00:31:17,788 تا ببینم افرادی که اینجا کار می‌کنند چطور او سی دی را درمان می کنند 550 00:31:19,105 --> 00:31:23,344 امروز، من مشاهده گر یکی از جلسات رفتاردرمانی شناختی سوفی خواهم بود 551 00:31:23,344 --> 00:31:27,664 که درمانگر او لورا، آنرا پشت یک آینه دو طرفه انجام می دهد 552 00:31:27,664 --> 00:31:30,184 رفتارهای وسواسی که او مجبورت می کرد انجام بدهی چه بود؟ 553 00:31:30,184 --> 00:31:31,624 اوه، چیزهای مختلف 554 00:31:31,624 --> 00:31:34,264 مثلا ضربه زدن به اجسام، یا چیزهایی مشابه آن 555 00:31:34,264 --> 00:31:38,314 که مدتها بود آنها را انجام نداده بودم ولی در مقابل انجام آنها مقاومت کردم 556 00:31:38,314 --> 00:31:39,464 خدای من، چه آدم قلدری 557 00:31:39,464 --> 00:31:43,694 لورا به سوفی کمک می کند او سی دی را به صورت هویتی مستقل از خودش ببیند 558 00:31:43,694 --> 00:31:46,134 به شکل یک آدم زورگو، که سوفی می تواند در برابرش مقاومت کند 559 00:31:46,134 --> 00:31:48,304 احساست چه بود وقتی به نوعی 560 00:31:48,304 --> 00:31:50,814 کاری را که از تو می خواست انجام ندادی؟ 561 00:31:50,814 --> 00:31:53,054 خوب، در آن لحظه خیلی عصبی بودم 562 00:31:53,054 --> 00:31:57,024 ولی بعد سعی کردم نادیده بگیرمش سعی کردم او سی دی را ندیده بگیرم 563 00:31:57,024 --> 00:31:59,544 وقتی بعد از هفت جلسه یک سنجش انجام دادیم 564 00:31:59,544 --> 00:32:02,814 او هنوز با درجه 30 در محدوده شدید قرار داشت 565 00:32:02,814 --> 00:32:05,914 اما بعد از 14 جلسه او تا درجه 18 پایین آمده بود 566 00:32:05,914 --> 00:32:08,194 که مرز بین متوسط تا خفیف است 567 00:32:08,194 --> 00:32:10,554 و من امیدوارم در پایان درمان 568 00:32:10,554 --> 00:32:14,344 او حتی اگر کامل درمان نشده باشد تا درجه خفیف پایین بیاید 569 00:32:14,344 --> 00:32:19,474 می دانم که گفتی این چیزی است که از همه بیشتر از آن نگرانی 570 00:32:19,474 --> 00:32:22,954 خوب، من در نظر دارم تو یک تکه کوچک طناب به دست بگیری 571 00:32:22,954 --> 00:32:26,064 چه احساسی به تو می دهد؟ با نگاه کردن به این چقدر مضطرب شدی؟ 572 00:32:26,064 --> 00:32:27,824 دوستش ندارم، ولی... 573 00:32:27,824 --> 00:32:29,954 می خواهی آن را یک بار دور گردن من بیندازی؟ 574 00:32:29,954 --> 00:32:32,985 و مطمئن بشوی آن قدر بلند هست که بشود کسی را با آن خفه کرد 575 00:32:32,985 --> 00:32:34,334 بلند شو بایست 576 00:32:34,334 --> 00:32:36,464 لورا روی این فکر وسواسی سوفی کار می کند 577 00:32:36,464 --> 00:32:38,975 که او ممکن است کسی را کشته باشد 578 00:32:38,975 --> 00:32:42,784 و با خود تعدادی ابزار بالقوه جنایت را آورده است 579 00:32:42,784 --> 00:32:44,624 این قسمت جدی کار است 580 00:32:44,624 --> 00:32:47,344 او باید کاری را انجام دهد که در ذهن خود 581 00:32:47,344 --> 00:32:49,974 می تواند بدترین کار ممکن باشد 582 00:32:49,974 --> 00:32:51,694 واضح است که توانستی. بله 583 00:32:51,694 --> 00:32:54,995 دیدی که می توانی انجامش بدهی؟ بله بله، عالی بود 584 00:32:54,995 --> 00:32:56,804 چیزی که اینجا می بینیم 585 00:32:56,804 --> 00:33:03,730 روندی است که توسط ایزاک مارکز ایجاد شده و به تکامل نهایی رسیده است 586 00:33:03,730 --> 00:33:05,941 کل موضوع عبارتست از روبرو شدن با ترسهای خود 587 00:33:05,941 --> 00:33:09,920 و تجربه بیشترین حد اضطراب 588 00:33:09,920 --> 00:33:11,630 که تقریبا باورنکردنی است 589 00:33:11,630 --> 00:33:13,081 به من یادآوری کن که چرا این کار را انجام می دهیم 590 00:33:13,081 --> 00:33:15,831 چون می دانیم این کار تو را عصی می کند، نه؟ بله 591 00:33:15,831 --> 00:33:19,301 برای مقاوم شدن در برابر اضطراب بله کاملا و برای 592 00:33:21,664 --> 00:33:26,474 فقط تمرین ندیده گرفتن او سی دی و گوش نکردن به آن 593 00:33:26,474 --> 00:33:27,855 کاملا 594 00:33:27,855 --> 00:33:29,784 با آن نوار تکراری چه کار می کنی؟ 595 00:33:29,784 --> 00:33:32,214 بله گاهی اوقات گوش می کنم بله؟ بله 596 00:33:32,214 --> 00:33:36,584 برای کمک به سوفی در تحمل اضطرابش در دنیای خارج 597 00:33:36,584 --> 00:33:41,074 لورا از او خواسته به صدای ضبط شده تکراری خودش گوش کند 598 00:33:41,074 --> 00:33:43,504 که عمیق ترین ترسهایش را تکرار می کند 599 00:33:43,504 --> 00:33:44,755 آماده ای؟ 600 00:33:46,674 --> 00:33:47,561 بله 601 00:33:48,834 --> 00:33:52,354 بجای پاسخ طبیعی فرار از اضطرابها 602 00:33:52,354 --> 00:33:55,995 سوفی قرار است رودر رو با آنها مواجه شود 603 00:33:55,995 --> 00:33:58,144 خوب، آماده رفتن هستی؟ بله، خیلی خوب 604 00:33:58,144 --> 00:34:00,760 در کلینیک می بینمت ادامه بده، به دنبالش برو 605 00:34:02,424 --> 00:34:05,394 تو یک نفر را خفه کرده ای تو کسی را کشته ای 606 00:34:05,394 --> 00:34:08,034 تو یک نفر را خفه کرده ای تو کسی را کشته ای 607 00:34:08,034 --> 00:34:11,224 تو یک نفر را خفه کرده ای تو کسی را کشته ای 608 00:34:11,224 --> 00:34:14,995 این کار برنامه ریزی شده تا سوفی را به نهایت اضطراب برساند 609 00:34:14,995 --> 00:34:18,314 تو یک نفر را خفه کرده ای تو کسی را کشته ای 610 00:34:18,314 --> 00:34:21,044 تو یک نفر را خفه کرده ای او به طور فعال درباره 611 00:34:21,044 --> 00:34:22,304 ترسهایش در محیط عمومی فکر می کند 612 00:34:22,304 --> 00:34:24,634 در حالی که ابزاری در دست دارد 613 00:34:24,634 --> 00:34:27,794 تا افکار مزاحمش را تصحیح کند 614 00:34:27,794 --> 00:34:30,754 تو یک نفر را خفه کرده ای تو کسی را کشته ای 615 00:34:30,754 --> 00:34:34,064 هدف کل تمرین این است که به سوفی کمک کند یاد بگیرد اضطرابش 616 00:34:34,064 --> 00:34:38,034 حتی وقتی خیلی شدید است نهایتا فروکش خواهد کرد 617 00:34:38,034 --> 00:34:41,504 و اتفاق بدی واقعا روی نمی دهد 618 00:34:41,504 --> 00:34:43,040 تو یک نفر را خفه کرده ای 619 00:34:47,634 --> 00:34:49,794 خارق العاده است، حالت چطور است؟ 620 00:34:49,794 --> 00:34:52,034 یک مقدار عصبی تر هستم 621 00:34:52,034 --> 00:34:54,194 واقعا آفرین کار واقعا بزرگی انجام دادی 622 00:34:54,194 --> 00:34:56,324 چون می گویی که نگرانی های زیادی داری 623 00:34:56,324 --> 00:34:57,914 در مورد کشتن افراد بله 624 00:34:57,914 --> 00:35:01,034 و چیزهایی که با خودت حمل می کنی را هم نگاه می کنی 625 00:35:01,034 --> 00:35:03,194 داخل کیفت که روی میز است یک طناب داری 626 00:35:03,194 --> 00:35:05,714 و این کمربند 627 00:35:05,714 --> 00:35:06,784 واقعا عالی 628 00:35:06,784 --> 00:35:09,554 چیزی که دلگرم کننده است این است که این زن جوان 629 00:35:09,554 --> 00:35:12,944 که مدتهای زیاد در جهنم زندگی می کرده 630 00:35:12,944 --> 00:35:15,554 اکنون به لطف رفتار درمانی 631 00:35:15,554 --> 00:35:18,544 زندگیش به جریان افتاده است 632 00:35:18,544 --> 00:35:20,544 و این مطلقا معجزه است 633 00:35:20,544 --> 00:35:23,844 من فکر می کردم باید تمام عمر همان طور زندگی کنم 634 00:35:23,844 --> 00:35:26,914 من واقعا فکر می کردم زندگی من همین طور است 635 00:35:26,914 --> 00:35:30,077 آن قدر بد بود که هیچ فکر نمی کردم بهتر بشوم 636 00:35:33,224 --> 00:35:35,834 شگفت انگیز است که می بینیم رفتار درمانی 637 00:35:35,834 --> 00:35:37,836 با گذشت زمان خود را اثبات کرده است 638 00:35:40,504 --> 00:35:43,865 رهیافت کمک به ذهن برای کمک کردن به خود 639 00:35:43,865 --> 00:35:49,344 برای بسیاری از مردم که مثل سوفی با او سی دی می جنگند سودمند بوده است 640 00:35:49,344 --> 00:35:52,115 به قدری کارایی آن خوب بوده که ممکن است 641 00:35:52,115 --> 00:35:56,224 نتیجه بگیریم مغز و روان دو روی یک سکه هستند 642 00:35:56,224 --> 00:36:00,954 اما هر قدر رفتار درمانی موثر باشد 643 00:36:00,954 --> 00:36:04,401 برخی بیماران به درمان پاسخ نمی دهند 644 00:36:22,514 --> 00:36:25,434 ناندا در شمال هلند زندگی می کند 645 00:36:25,434 --> 00:36:30,872 او سی دی او از اوایل نوجوانی ظاهر شد و از آن زمان زندگیش را مختل کرده است 646 00:36:32,024 --> 00:36:34,304 دبیرستانی بودم و قدم می زدم 647 00:36:34,304 --> 00:36:37,844 با یکی از دوستانم به سوپرمارکت می رفتم 648 00:36:37,844 --> 00:36:40,836 او به من گفت: دهانت بوی بد می دهد 649 00:36:41,865 --> 00:36:44,354 این حرفش مرا شوکه کرد 650 00:36:44,354 --> 00:36:47,144 و از آن لحظه در این مورد وسواسی شده ام 651 00:36:47,144 --> 00:36:51,613 روزهای ناندا در خانه می گذرد در حالی که پرده ها را بسته است 652 00:36:51,613 --> 00:36:53,703 تنها و نگران 653 00:36:53,703 --> 00:36:57,352 وقتی چیزی را لمس می کنم، فرقی نمی کند هر چیزی باشد 654 00:36:57,352 --> 00:37:02,832 نگران می شوم که چیزی روی لباس یا بدنم بنشیند 655 00:37:02,832 --> 00:37:05,642 که عجیب باشد یا بوی بد بدهد 656 00:37:06,952 --> 00:37:11,562 مثلا من نگران غذای بین دندانهایم هستم 657 00:37:11,562 --> 00:37:14,993 یا آب بینی داخل یا اطراف بینی ام 658 00:37:14,993 --> 00:37:18,628 در مورد موهای ابروهایم نگرانم 659 00:37:18,628 --> 00:37:20,277 که آیا هم جهت هستند یا نه 660 00:37:22,028 --> 00:37:25,699 هم وسواسهای فکری و هم عملی دارم 661 00:37:25,699 --> 00:37:29,508 من نصف روز و وقتم را صرف آنها می کنم 662 00:37:29,508 --> 00:37:32,188 آن قدر قدرت دارد که انگار دارید 663 00:37:32,188 --> 00:37:34,028 با نوعی هیولا مبارزه می کنید 664 00:37:34,028 --> 00:37:38,788 وسواس فکری عملی ناندا همه چیز را نابود می کند 665 00:37:38,788 --> 00:37:40,388 او قادر به کار کردن نیست 666 00:37:40,388 --> 00:37:44,258 و بیشتر امیدها و آرزوهایش را فراموش کرده است 667 00:37:44,258 --> 00:37:49,860 دوست داشتم که بچه دار شوم، اما از آن منصرف شدم 668 00:37:49,860 --> 00:37:54,189 چون با وجود او سی دی، غیر ممکن است 669 00:37:54,189 --> 00:37:58,870 من به زحمت می توانم از عهده خودم بر آیم 670 00:37:58,870 --> 00:38:04,000 پس مراقبت از بچه برایم غیر ممکن است 671 00:38:04,000 --> 00:38:07,559 تا الان 14 سال است که تحت درمان بوده ام 672 00:38:07,559 --> 00:38:09,208 اما هنوز او سی دی اینجاست 673 00:38:10,789 --> 00:38:15,469 در طی سالها ناندا همه درمانهای ممکن را امتحان کرده 674 00:38:15,469 --> 00:38:17,279 بجز یکی 675 00:38:17,279 --> 00:38:20,719 او در حال آماده شدن برای رفتن به آمستردام است تا درمان خاصی را تجربه کند 676 00:38:20,719 --> 00:38:24,359 که به آن تحریک عمیق مغزی می گویند DBS 677 00:38:24,359 --> 00:38:25,839 برای موثر بودن درمان 678 00:38:25,839 --> 00:38:29,669 ناندا باید تحت عمل جراحی پنج ساعته ای قرار بگیرد 679 00:38:29,669 --> 00:38:33,110 تا الکترودهایی را در مغزش کار بگذارند 680 00:38:33,110 --> 00:38:36,479 الکترودها میدانی مغناطیسی ایجاد می کنند 681 00:38:36,479 --> 00:38:40,079 که حلقه های الکتریکی که در او سی دی نقش دارند را کاهش می دهد 682 00:38:40,079 --> 00:38:44,629 آثار آن را می توان طوری تنظیم کرد که مناسب هر بیمار خاص باشد 683 00:38:44,629 --> 00:38:48,990 و بر خلاف جراحی سنتی، برگشت پذیر است 684 00:38:48,990 --> 00:38:53,559 دی بی اس به نظر خشن می رسد، اما به نظر من روش ملایمی است 685 00:38:53,559 --> 00:38:55,709 از تجویز دارو هم طبیعی تر است 686 00:38:57,389 --> 00:39:00,949 من در مورد آن به هیچ وجه عصبی نیستم 687 00:39:00,949 --> 00:39:03,349 خیلی هیجان زده هستم 688 00:39:04,959 --> 00:39:10,389 در واقع من بیشتر از عمل جراحی، نسبت به همین مصاحبه 689 00:39:10,389 --> 00:39:12,596 با بی بی سی هیجان زده ام 690 00:39:16,659 --> 00:39:20,379 در انگلستان تحریک عمیق مغز به صورت متداول 691 00:39:20,379 --> 00:39:22,789 برای درمان او سی دی انجام نمی شود 692 00:39:22,789 --> 00:39:26,279 اما اینجا در هلند، روانپزشک دامیان دنیس 693 00:39:26,279 --> 00:39:30,636 این جراحی را تاکنون برای نزدیک به 50 بیمارش تجویز کرده است 694 00:39:32,709 --> 00:39:35,870 تحریک عمیق مغزی برای 60% جمعیت موثر است 695 00:39:35,870 --> 00:39:37,019 و این کمک به این معناست که 696 00:39:37,019 --> 00:39:39,309 در بعضی موارد درمان کامل انجام می شود 697 00:39:39,309 --> 00:39:42,099 در 10 تا 15 درصد موارد 698 00:39:42,099 --> 00:39:44,870 دیگر اثری از اختلال وسواس اجباری به جا نمی ماند 699 00:39:44,870 --> 00:39:47,279 کاملا ناپدید می شود، که در واقع منظورم این است که کار بزرگی است 700 00:39:47,279 --> 00:39:49,239 در روانپزشکی بی سابقه است 701 00:39:49,239 --> 00:39:50,569 نتیجه ای بسیار بزرگ است 702 00:39:50,569 --> 00:39:52,949 پس اهمیت تحریک عمیق مغز فقط به خاطر این که 703 00:39:52,949 --> 00:39:54,199 درمانی موثر است نیست 704 00:39:54,199 --> 00:39:57,639 بلکه دیدگاه ما را به روانپزشکی نیز تغییر می دهد 705 00:39:57,639 --> 00:39:59,439 همین طور نسبت به روان آسیب شناسی اختلالات روانی 706 00:39:59,439 --> 00:40:01,589 چون به طور سنتی در روانپزشکی 707 00:40:01,589 --> 00:40:04,359 نشانه ها از منظر نوروبیولوژیک 708 00:40:04,359 --> 00:40:09,019 با مواد نوروشیمیایی در نواحی مغز مرتبط دانسته می شوند 709 00:40:09,019 --> 00:40:11,359 آنچه در تحریک عمیق مغزی می بینیم این است که نشانه های روانی 710 00:40:11,359 --> 00:40:15,199 با فعالیت الکتریکی مدارهای مغزی مرتبط است 711 00:40:15,199 --> 00:40:18,949 پس این یک الگوی کاملا جدید در روانپزشکی است 712 00:40:18,949 --> 00:40:21,019 روش جدیدی است برای نگاه به اختلالها 713 00:40:21,019 --> 00:40:24,389 و دیدن نشانه ها و ریشه های عصبی آنها 714 00:40:24,389 --> 00:40:26,939 پس این الگو می تواند کاربردهای بیشتری داشته باشد 715 00:40:26,939 --> 00:40:29,789 مثلا برای درمان افسردگی؟ 716 00:40:29,789 --> 00:40:32,199 مطمئنا، اسکیزوفرنی؟ بله مطمئنا 717 00:40:32,199 --> 00:40:34,439 من فکر می کنم این روش دیدگاه ما را به صورت کلی 718 00:40:34,439 --> 00:40:37,509 در باره نوروبیولوژی روانپزشکی تغییر می دهد 719 00:40:37,509 --> 00:40:38,599 به ما یاد می دهد 720 00:40:38,599 --> 00:40:41,359 چون قبل از تحریک عمیق مغزی هرگز نمی دانستیم 721 00:40:41,359 --> 00:40:43,959 که می توان اضطراب را در چند ثانیه تغییر داد 722 00:40:43,959 --> 00:40:48,469 تاکنون نشنیده ایم که می توان اضطراب را القا کرد یا کاهش داد 723 00:40:48,469 --> 00:40:50,359 آن هم به وسیله تحریک در چند ثانیه 724 00:40:50,359 --> 00:40:53,359 و این موضوعی است که با پدیده های الکتریکی ارتباط دارد 725 00:40:53,359 --> 00:40:55,361 چون سرعت آن به شکل باورنکردنی زیاد است 726 00:41:03,559 --> 00:41:06,079 صبح روز جراحی ناندا است 727 00:41:06,079 --> 00:41:09,094 "مکالمه به زبان هلندی" 728 00:41:11,359 --> 00:41:13,600 از من دعوت شد تا شاهد جراحی باشم 729 00:41:15,519 --> 00:41:16,949 تو یوتا هستی؟ من یوتا هستم 730 00:41:16,949 --> 00:41:19,079 از دیدنت خوشحالم. بالاخره 731 00:41:19,079 --> 00:41:23,919 سلام کردن قبل از اتفاق بزرگ، روز بزرگ، خیلی خوب است 732 00:41:23,919 --> 00:41:29,679 بله، من خیلی هیجان زده ام، اصلا عصبی نیستم 733 00:41:29,679 --> 00:41:32,750 خیلی خوب است، نه؟ بله خیلی خوب است 734 00:41:32,750 --> 00:41:34,919 تو باید آرام باشی من خوشحالم. بله 735 00:41:34,919 --> 00:41:39,279 جراح اعصاب، ریک شورمن جراحی را انجام خواهد داد 736 00:41:39,279 --> 00:41:41,719 روش کار این است که ما کاشت را 737 00:41:41,719 --> 00:41:43,799 از طریق یک سوراخ نازک و بلند در جمجمه انجام می دهیم 738 00:41:43,799 --> 00:41:46,750 ما مستقیم به سمت هدف مورد نظر جلو می رویم 739 00:41:46,750 --> 00:41:48,880 و این از دو طرف است 740 00:41:48,880 --> 00:41:52,109 حالا برای هدایت الکترود به موقعیت درست 741 00:41:52,109 --> 00:41:56,330 از یک چهارچوب استفاده می کنیم که روی سر بیمار نصب می شود 742 00:42:03,309 --> 00:42:06,880 مرحله بعدی گرفتن یک اسکن ام آر آی است 743 00:42:06,880 --> 00:42:09,159 چون چهارچوب به جمجمه ناندا ثابت شده است 744 00:42:09,159 --> 00:42:12,279 از موقعیت دقیق آن نسبت به مغز ناندا 745 00:42:12,279 --> 00:42:14,599 برای هدایت الکترود استفاده خواهد شد 746 00:42:14,599 --> 00:42:17,409 تا به نقطه ای مشخص در گانگلیون بازال برسد 747 00:42:19,010 --> 00:42:22,729 گرچه مطمئنا فرستادن الکترودها به داخل مغز ناندا 748 00:42:22,729 --> 00:42:24,549 بدون خطر نیست 749 00:42:27,279 --> 00:42:30,599 برای پیدا کردن بهترین مسیر از درون مغز به سمت هدف 750 00:42:30,599 --> 00:42:32,799 چندین معیار وجود دارد 751 00:42:32,799 --> 00:42:36,041 اول این که مشخصا ما باید به منطقه درست برسیم 752 00:42:38,389 --> 00:42:40,309 تقریبا این خواهد بود 753 00:42:40,309 --> 00:42:43,750 اما ما باید بررسی کنیم که این مسیر 754 00:42:43,750 --> 00:42:45,604 در سطح قشری مشکل زا نباشد 755 00:42:47,959 --> 00:42:52,399 پس من می توانم مسیر را کمی به سمت کنار تغییر دهم 756 00:42:52,399 --> 00:42:55,641 برای ایمنی، کمی دورتر از آن شکاف 757 00:42:57,109 --> 00:43:00,479 این مسیر از قبل تعیین شده به سمت هدف است 758 00:43:00,479 --> 00:43:02,719 باید از اینجا وارد شود 759 00:43:02,719 --> 00:43:06,269 پس آن را علامت گذاری می کنیم.... آنجا 760 00:43:06,269 --> 00:43:11,189 کاری که باید انجام دهیم ورود الکترود از اینجا به جمجمه است 761 00:43:11,189 --> 00:43:13,000 و من باید برشی انجام بدهم 762 00:43:13,000 --> 00:43:17,199 که مستقیم روی نقطه ورود الکترود نیست، بلکه آن را دور می زند 763 00:43:17,199 --> 00:43:19,519 و در اینجا نمیتوانم به این سمت برش بدهم 764 00:43:19,519 --> 00:43:21,089 چون قابل رویت خواهد بود 765 00:43:21,089 --> 00:43:23,119 و برای هیچ بیماری مناسب نیست 766 00:43:23,119 --> 00:43:24,809 به خصوص در مورد این بیمار خاص 767 00:43:24,809 --> 00:43:28,639 که ادراکش نسبت به تصویر بدن خود در دنیای خارج 768 00:43:28,639 --> 00:43:30,766 بخشی از اختلال وسواس اجباری اوست 769 00:43:44,549 --> 00:43:46,813 و همین طور در طرف دیگر 770 00:43:49,909 --> 00:43:54,549 خوب الان می خواهم منطقه ای را سوراخ کنم 771 00:43:54,549 --> 00:43:58,119 که روی پوست علامت گذاشته بودم 772 00:43:58,119 --> 00:43:59,734 "صدای دریل بلند می شود" 773 00:44:07,169 --> 00:44:08,568 این از اولی 774 00:44:11,010 --> 00:44:13,529 ریک پوششهای پلاستیکی را جایگذاری می کند 775 00:44:13,529 --> 00:44:17,169 روی سوراخهایی که در جمجمه ناندا ایجاد کرده 776 00:44:17,169 --> 00:44:21,685 اینها الکترودها را نگه می دارند و سوراخها را می بندند 777 00:44:26,119 --> 00:44:30,567 و اینجا شکنجی است که آن را هدف گرفته بودیم 778 00:44:32,089 --> 00:44:34,399 یک سوراخ کوچک در آن ایجاد می کنیم 779 00:44:34,399 --> 00:44:37,169 فقط به اندازه ای که الکترود از آن رد شود 780 00:44:37,169 --> 00:44:40,206 ریک حالا آماده جای گذاری الکترود است 781 00:44:41,919 --> 00:44:45,399 او اول از یک پروب برای باز کردن راه در مغز ناندا استفاده می کند 782 00:44:45,399 --> 00:44:47,959 تا به عمق لازم برسد 783 00:44:47,959 --> 00:44:51,059 صدایی که الان می شنویم نوعی بازسازی است 784 00:44:51,059 --> 00:44:54,089 از مقاومت الکتریکی بافت امپدانس 785 00:44:54,089 --> 00:44:56,139 الان داخل هوا هستیم، اتصال باز است 786 00:44:56,139 --> 00:44:57,689 صدایی نمی شنویم 787 00:44:57,689 --> 00:44:59,640 "دستگاه بوق می زند" 788 00:44:59,640 --> 00:45:02,459 و حالا وارد کورتکس شدیم 789 00:45:02,459 --> 00:45:04,740 صدا زیر تر می شود 790 00:45:04,740 --> 00:45:07,789 و اگر کمی عمیق تر برویم، صدا بالاتر می رود 791 00:45:07,789 --> 00:45:10,769 چون از کورتکس خارج شدیم و وارد ماده سفید شدیم 792 00:45:11,999 --> 00:45:13,789 خودش است 793 00:45:13,789 --> 00:45:17,407 خوب، می توانیم خاموشش کنیم، چون صدای زشتی دارد 794 00:45:20,720 --> 00:45:25,689 حالا که مسیری برای دنبال کردن وجود دارد الکترود خودش می تواند وارد شود 795 00:45:25,689 --> 00:45:27,720 الکترود کمی لرزان است 796 00:45:27,720 --> 00:45:31,769 اما آن قدر محکم هست که از مسیری که الان به وجود آوردم عبور کند 797 00:45:31,769 --> 00:45:35,699 موقعیت دقیق توسط هندسه چهارچوب متصل به جمجه تعیین شده 798 00:45:35,699 --> 00:45:39,453 اما ریک از یک دستگاه پرتابل اشعه ایکس برای کنترل دوباره استفاده می کند 799 00:45:40,689 --> 00:45:44,439 خوب این الکترود است و می توانید این چهار نقطه تماسی که الکترود 800 00:45:44,439 --> 00:45:45,883 دارد را ببینید 801 00:45:47,359 --> 00:45:49,168 بله 802 00:45:55,049 --> 00:45:58,792 سوراخ را با نوعی چسب پر می کنیم 803 00:46:11,159 --> 00:46:13,799 حالا هر دو الکترود سر جایشان هستند 804 00:46:13,799 --> 00:46:15,049 تنها کاری که باقی مانده 805 00:46:15,049 --> 00:46:18,279 اتصال سیمهای رابط است به سینه ناندا 806 00:46:18,279 --> 00:46:21,089 جایی که یک منبع نیرو که با باتری کار می کند 807 00:46:21,089 --> 00:46:23,774 در نهایت تحریک ها را ایجاد خواهد کرد 808 00:46:25,239 --> 00:46:28,174 خوب این مولد تحریک است 809 00:46:29,879 --> 00:46:31,999 حالا مولد تحریک را داخل جیب می گذاریم 810 00:46:31,999 --> 00:46:32,988 وصل شد 811 00:46:34,289 --> 00:46:37,049 خدای من، واقعا شبیه جیب است 812 00:46:37,049 --> 00:46:38,559 حیرت آور است 813 00:46:38,559 --> 00:46:42,159 باید وقتی باتری آن خالی شد تعویض شود 814 00:46:42,159 --> 00:46:44,439 که خیلی زود خواهد بود 815 00:46:44,439 --> 00:46:47,289 واقعا؟ بعد از شاید یک سال و نیم 816 00:46:47,289 --> 00:46:51,079 چند هفته دیگر وقتی ناندا از جراحی بهبود پیدا کرد 817 00:46:51,079 --> 00:46:53,840 مولد تحریک فعال خواهد شد 818 00:46:53,840 --> 00:46:57,850 فقط پس از آن است که او متوجه می شود درمان چقدر موثر بوده 819 00:46:57,850 --> 00:47:01,649 من از شکل قرار گرفتنش راضی هستم بله خیلی خیلی سر راست 820 00:47:01,649 --> 00:47:04,129 خوب بود، بدون هیچ مشکلی سر راه خیلی خیلی خوب 821 00:47:04,129 --> 00:47:07,139 خوب او چه مدت در بیهوشی خواهد بود؟ 822 00:47:07,139 --> 00:47:09,799 فکر می کنم الان می خواهند او را به هوش بیاورند 823 00:47:09,799 --> 00:47:13,239 "پرستارها به هلندی صحبت می کنند" 824 00:47:13,239 --> 00:47:17,159 دی بی اس یک درمان تضمینی برای او سی دی نیست 825 00:47:17,159 --> 00:47:18,809 روشی نسبتا خام است 826 00:47:18,809 --> 00:47:22,209 که نواحی نسبتا وسیعی از مغز را تحت تاثیر قرار می دهد 827 00:47:22,209 --> 00:47:27,463 اما این ایده وسوسه انگیز را ایجاد می کند که یک روز ممکن است بتوان 828 00:47:27,463 --> 00:47:30,626 تک تک نورونهای مغز را جداگانه با تحریک الکتریکی دستکاری کرد 829 00:47:37,973 --> 00:47:40,043 اینجا پیتزبورگ پنسیلوانیا است 830 00:47:40,043 --> 00:47:44,713 جایی که روانپزشک و عصب شناس سوزان آماری 831 00:47:44,713 --> 00:47:46,795 سعی می کند همین کار را انجام دهد 832 00:47:50,153 --> 00:47:54,624 سوزان و گروهش سعی می کنند روان دچار او سی دی را 833 00:47:54,624 --> 00:47:58,754 با شناخت مدارات عصبی با جزئیات ظریف درک کنند 834 00:48:01,433 --> 00:48:02,963 ما با مساله مقیاس روبرو هستیم 835 00:48:02,963 --> 00:48:06,203 تعداد ارتباطها و تعداد نورونهایی که 836 00:48:06,203 --> 00:48:09,533 در هر لحظه با هم ارتباط دارند 837 00:48:09,533 --> 00:48:11,813 بینهایت بزرگ است 838 00:48:11,813 --> 00:48:17,463 ما لازم است بتوانیم تشخیص دهیم چطور ارتباطات خاصی 839 00:48:17,463 --> 00:48:20,213 که از یکی از این مناطق با منطقه دیگری متصل شده 840 00:48:20,213 --> 00:48:22,654 عملا در حال انتقال اطلاعات با هم هستند 841 00:48:22,654 --> 00:48:24,573 و برای رسیدن به این منظور 842 00:48:24,573 --> 00:48:28,422 لازم است تا سطح مدارهای نورونی پایین برویم 843 00:48:28,422 --> 00:48:32,882 تا بتوانیم به صورت خاص یک اتصال خاص را تحریک کنیم 844 00:48:32,882 --> 00:48:35,593 و بعد ببینیم تاثیر آن بر رفتار چیست 845 00:48:35,593 --> 00:48:39,165 وقتی من در دانشکده تحصیلات تکمیلی بودم، حتی تصویری از این موضوع هم وجود نداشت 846 00:48:41,782 --> 00:48:47,452 اما در سال 2004 تکنیکی جدید ابداع شد که اپتوژنتیک نام گرفت 847 00:48:47,452 --> 00:48:49,042 طرز کار آن به این شکل است 848 00:48:49,042 --> 00:48:51,412 یک ویروس مهندسی ژنتیکی شده 849 00:48:51,412 --> 00:48:54,142 استفاده می شود تا دی ان ای خاصی را به سلول عصبی وارد کند 850 00:48:54,142 --> 00:48:57,613 که به سلول دستور می دهد پروتئین جدیدی تولید کند 851 00:48:57,613 --> 00:49:00,502 پروتئین به خودی خود تاثیری روی سلول ندارد 852 00:49:00,502 --> 00:49:03,853 اما وقتی نوری با طول موجی خاص به آن تابانده شود 853 00:49:03,853 --> 00:49:05,863 شکل پروتئین عوض می شود 854 00:49:05,863 --> 00:49:09,262 و به جریان یونی از غشاء سلولی اجازه عبور می دهد 855 00:49:09,262 --> 00:49:11,462 که نورون را به فعالیت وا می دارد 856 00:49:11,462 --> 00:49:14,233 و یا با توجه به طول موج نور تابیده شده 857 00:49:14,233 --> 00:49:16,313 کلا از کار می اندازد 858 00:49:16,313 --> 00:49:19,813 از نظر تئوری مسیرهای عصبی 859 00:49:19,813 --> 00:49:21,212 با تکان دادن یک کلید کنترل می شوند 860 00:49:25,713 --> 00:49:30,493 این روش بسیار تاثیر گذار است و ممکن است فکر کنید نظری است 861 00:49:30,493 --> 00:49:32,989 اما سوزان روی موشهایی کار می کند 862 00:49:32,989 --> 00:49:36,429 که اتصال بین قشر لوب جلویی مغز 863 00:49:36,429 --> 00:49:38,659 و گانگلیون بازال آنها، یعنی جسم مخطط 864 00:49:38,659 --> 00:49:41,071 تحت عمل اپتوژنتیک قرار گرفته 865 00:49:45,249 --> 00:49:49,169 کاری که الان انجام می دهیم این است که موشهایی را که 866 00:49:49,169 --> 00:49:53,289 پروتئین اپتوژنتیکی در قشر مغز خود دارند را گرفته 867 00:49:53,289 --> 00:49:56,319 و قصد داریم لیزر را روشن کنیم 868 00:49:56,319 --> 00:50:00,528 تا این ارتباطات بین قشر مغز و جسم مخطط را بیش فعال کنیم 869 00:50:01,799 --> 00:50:05,649 موشها به یک فیبر نوری وصل هستند 870 00:50:05,649 --> 00:50:10,860 که امکان می دهد مغزشان را با لیزر آکنده کنیم 871 00:50:10,860 --> 00:50:12,299 پس در این حالت 872 00:50:12,299 --> 00:50:16,190 نورونهای تاثیر پذیرفته بیش فعال می شوند 873 00:50:20,529 --> 00:50:22,229 قبل از هر چیز آنها تمایل نشان می دهند 874 00:50:22,229 --> 00:50:24,743 که رفتار نظافتی بیشتری در طول زمان بروز دهند 875 00:50:27,529 --> 00:50:29,139 هر چند علاوه بر آن 876 00:50:29,139 --> 00:50:31,939 ما دریافته ایم که آنها همچنین 877 00:50:31,939 --> 00:50:33,949 انعطاف پذیری شناختی بیشتری نشان می دهند 878 00:50:33,949 --> 00:50:38,049 و در نتیجه می توانیم آزمونهای رفتاری ای انجام دهیم که از آنها استفاده می کنیم 879 00:50:38,049 --> 00:50:40,679 به روشی بسیار شبیه آنچه در مورد انسان انجام می دهیم 880 00:50:40,679 --> 00:50:43,119 و همین طور میتوانیم ببینیم با گذشت زمان چه تغییراتی 881 00:50:43,119 --> 00:50:45,121 با استفاده از اپتوژنتیک حاصل می شود 882 00:50:46,610 --> 00:50:50,089 توانایی خاموش و روشن کردن مدارهای مجزا 883 00:50:50,089 --> 00:50:53,499 ابزاری نوین در تحقیقات علوم عصبی است 884 00:50:53,499 --> 00:50:57,129 اما سوزان و گروهش در حال ایجاد تکنولوژی جدیدی هستند 885 00:50:57,129 --> 00:51:00,659 که این تکنیک را به سطحی بالاتر ارتقاء می دهد 886 00:51:00,659 --> 00:51:04,579 این یک تکنولوژی بسیار هیجان انگیز است 887 00:51:04,579 --> 00:51:07,689 که نتایجش کاملا به تازگی منتشر شده است 888 00:51:07,689 --> 00:51:12,089 و عبارتست از ابداع میکروسکوپهای کوچک ظریف 889 00:51:12,089 --> 00:51:15,679 آنها 1/9 گرم وزن دارند، بینهایت سبک 890 00:51:15,679 --> 00:51:19,039 و می توانیم آنها را درون مغز جای دهیم 891 00:51:19,039 --> 00:51:22,759 در هر ناحیه ای که علاقمند به تماشای آن باشیم 892 00:51:22,759 --> 00:51:25,759 سوزان نه تنها می تواند نورونهای مجزا را خاموش و روشن کند 893 00:51:25,759 --> 00:51:30,025 بلکه اکنون قادر است تاثیر آنرا بر ارتباطات نورونی مستقیما مشاهده کند 894 00:51:31,299 --> 00:51:32,809 چیزی که اینجا می بینیم 895 00:51:32,809 --> 00:51:36,399 در واقع منظره ای است که زیر لنز میکروسکوپ قرار دارد 896 00:51:36,399 --> 00:51:39,039 در قشر فرونتال اوربیتال مغز موش 897 00:51:39,039 --> 00:51:41,819 که به ما منظره ای از تعداد زیادی نورون مختلف را نشان می دهد 898 00:51:41,819 --> 00:51:44,889 که به صورت هماهنگ در یک زمان فعال می شوند 899 00:51:44,889 --> 00:51:46,769 در اینجا یک سمفونی واقعی 900 00:51:46,769 --> 00:51:49,369 از ارتباطات نورونی داریم که در حال اجراست 901 00:51:49,369 --> 00:51:52,099 و هر یک از این نقاط سفید که روشن می شود 902 00:51:52,099 --> 00:51:54,129 یک نورون منفرد است 903 00:51:54,129 --> 00:51:57,098 که در حال فعالیت و ارتباط با نورونهای همسایه است 904 00:51:58,769 --> 00:52:01,939 این به واقع یک جهش بزرگ است 905 00:52:01,939 --> 00:52:05,169 که ما را به فراتر از توانایی های فعلی ما برای مداخله در مغز 906 00:52:05,169 --> 00:52:07,089 از طریق کارهایی مثل درمان دارویی خواهد برد 907 00:52:07,089 --> 00:52:11,620 حتی با اینکه تکنیک های تحریک الکتریکی موجود در حال حاضر 908 00:52:11,620 --> 00:52:13,490 دقت اندکی بیشتر دارند 909 00:52:13,490 --> 00:52:16,449 اما تعداد زیادی از نورونها را تحریک می کنند 910 00:52:16,449 --> 00:52:18,740 که در قسمت موضعی آنها قرار دارند 911 00:52:18,740 --> 00:52:22,689 با کمک اپتوژنتیک می توان یک مجموعه معین از نورونها را انتخاب کرد 912 00:52:22,689 --> 00:52:25,379 که نشان می دهد می توان 913 00:52:25,379 --> 00:52:28,480 به تکنولوژی های دیگری دست یافت 914 00:52:28,480 --> 00:52:33,049 که به ما اجازه می دهد نورونها را به شکل دقیقی روشن و خاموش کنیم 915 00:52:33,049 --> 00:52:35,659 در گروههای نورونی معین 916 00:52:35,659 --> 00:52:39,219 با کنترل زمانی و مکانی 917 00:52:39,219 --> 00:52:41,335 تا بتوان روشهای درمانی جدیدی پدید آورد 918 00:52:50,819 --> 00:52:55,939 به هلند بر می گردیم. امروز دو هفته از جراحی ناندا گذشته است 919 00:52:55,939 --> 00:52:58,169 امروز او به بیمارستان برگشته 920 00:52:58,169 --> 00:53:00,759 تا مولد تحریکش را روشن کنند 921 00:53:00,759 --> 00:53:03,689 دامیان: سلام، سلام، سلام،خوش آمدی 922 00:53:03,689 --> 00:53:06,305 "به هلندی صحبت می کنند" 923 00:53:07,750 --> 00:53:09,979 مولد تحریک ناندا را برنامه ریزی خواهند کرد 924 00:53:09,979 --> 00:53:12,539 این کار با یک کامپیوتر ساده دستی انجام می شود 925 00:53:12,539 --> 00:53:16,579 کاری که می کنیم این است که با یک ولتاژ پایین شروع می کنیم 926 00:53:16,579 --> 00:53:18,329 و بعد کم کم بالا می رویم 927 00:53:18,329 --> 00:53:19,933 خوب؟ بله بله 928 00:53:22,480 --> 00:53:26,169 به محض اینکه اتصال ناندا با کامپیوتر برقرار شود 929 00:53:26,169 --> 00:53:28,308 تحریک را می توان شروع کرد 930 00:53:33,769 --> 00:53:36,169 احساسی که می دهد شبیه کمی سرخوشی است 931 00:53:36,169 --> 00:53:39,039 بله؟ بله، انگار دو گیلاس شراب خورده باشم 932 00:53:39,039 --> 00:53:41,119 چیزی شبیه آن خوب، بله، بله 933 00:53:41,119 --> 00:53:45,939 هیچ اثر جانبی ای ندارد؟ هیچ چیز دیگری که؟ نه، خوب است 934 00:53:45,939 --> 00:53:49,329 پیشنهاد می کنم ولتاژ را بالاتر ببریم بله، به مرحله بعدی؟ 935 00:53:53,109 --> 00:53:56,199 حس می کنی بیشتر مضطرب هستی؟ بله، حس عصبی بودن بیشتری دارم 936 00:53:56,199 --> 00:53:59,289 کمی بیشتر عصبی و مضطرب، درست است؟ بله 937 00:53:59,289 --> 00:54:04,019 وسواسها دارند بر می گردند، این را حس می کنم. بله؟ بله 938 00:54:04,019 --> 00:54:06,559 وسواسها بر می گردند؟ بله، در مدت انتظار 939 00:54:06,559 --> 00:54:07,689 بله؟ 940 00:54:07,689 --> 00:54:12,759 می توانی آنها را با هم مقایسه کنی و ببینی کدام برایت بهتر است؟ 941 00:54:12,759 --> 00:54:14,509 بله، قبلی قبلی؟ 942 00:54:14,509 --> 00:54:15,789 بله، خوب 943 00:54:15,789 --> 00:54:20,159 باید برگردیم به 3 به 3 ولت و ببینیم.... خوب؟ 944 00:54:20,159 --> 00:54:22,759 "به هلندی صحبت می کنند" 945 00:54:22,759 --> 00:54:24,449 خوب، مممم، خوب 946 00:54:24,449 --> 00:54:26,549 با این بهترم این بهتر است؟ 947 00:54:26,549 --> 00:54:28,119 بله، خوب، حس می کنم..... 948 00:54:28,119 --> 00:54:31,730 تفاوت را احساس می کنی؟ بله، حس عجیبی دارم 949 00:54:31,730 --> 00:54:33,600 بله، باید تنظیمش را ببریم روی... 950 00:54:33,600 --> 00:54:35,759 حس عجیبی هست که اولین بار دارم، و مردم.... خوب 951 00:54:35,759 --> 00:54:38,239 بله 952 00:54:38,239 --> 00:54:39,829 چرا گریه می کنی؟ 953 00:54:39,829 --> 00:54:44,529 اه، ان قدر حس خوبی است که تقریبا داشتن آن را فراموش کرده بودم 954 00:54:44,529 --> 00:54:46,133 بله 955 00:54:47,809 --> 00:54:50,130 امیدم را به داشتن این حس خوب از دست داده بودم 956 00:54:51,459 --> 00:54:53,559 بله، بله 957 00:54:53,559 --> 00:54:56,129 واقعا حیرت آور است 958 00:54:56,129 --> 00:54:57,569 و این، ....بله 959 00:54:57,569 --> 00:55:01,369 حس می کنم وسواسها هنوز هم هستند، اما خیلی 960 00:55:01,369 --> 00:55:03,369 در پس زمینه هستند؟ بله، در پس زمینه هستند 961 00:55:03,369 --> 00:55:05,659 خوب، بله، عالی است 962 00:55:05,659 --> 00:55:08,919 دلیل انجام جراحی همین بود، و این علامت خوبی است 963 00:55:08,919 --> 00:55:11,279 بله، علامت خیلی خوبی است 964 00:55:11,279 --> 00:55:14,180 تبریک می گویم متشکرم 965 00:55:18,659 --> 00:55:22,239 در 50 سال اخیر شاهد رشد بی مانند 966 00:55:22,239 --> 00:55:25,019 در فهم چگونگی عملکرد ذهن بوده ایم 967 00:55:25,019 --> 00:55:29,009 و بنابراین پیشرفتهای عظیمی 968 00:55:29,009 --> 00:55:33,839 در درمان اختلالاتی نظیر او سی دی رخ داده است 969 00:55:33,839 --> 00:55:37,286 اما او سی دی پارادوکسی را در برابر ما قرار داده است 970 00:55:38,490 --> 00:55:44,409 از یک سو نشان می دهد که مغز و ذهن دو روی یک سکه هستند 971 00:55:44,409 --> 00:55:49,769 و از سوی دیگر می گوید که این دو می توانند بر ضد هم عمل کنند 972 00:55:49,769 --> 00:55:56,329 اکثر ما، بیشتر مواقع فراموش می کنیم که این مغز ماست 973 00:55:56,329 --> 00:55:59,409 که همه اندیشه ها را ایجاد می کند 974 00:55:59,409 --> 00:56:04,409 و بنابراین می توانیم به سادگی آنچه نامطلوب است را فراموش کنیم 975 00:56:04,409 --> 00:56:08,049 او سی دی این انتخاب را حذف می کند 976 00:56:08,049 --> 00:56:13,409 مبتلایان به او سی دی خود را کاملا مسوول افکار خود قلمداد می کنند 977 00:56:13,409 --> 00:56:16,279 هرچند نفرت انگیز باشند 978 00:56:16,279 --> 00:56:21,169 من این موضوع را شگفت آورترین بینش نه تنها به او سی دی 979 00:56:21,169 --> 00:56:24,616 بلکه به آنچه انسان می نامیم می دانم 980 00:56:30,089 --> 00:56:33,089 می خواهم از رفتار اجباری خلاص شوم 981 00:56:33,089 --> 00:56:36,730 و از این رفتاری که زندگی ام را محدود می کند و نمی گذارد کارهایم را درست انجام دهم 982 00:56:36,730 --> 00:56:38,279 بله، من فکر می کنم هر کسی که به آن مبتلا است 983 00:56:38,279 --> 00:56:40,969 حتی از یک ذره خلاصی از آن استقبال می کند 984 00:56:40,969 --> 00:56:42,618 به خصوص وقتی خیلی شدید باشد 985 00:56:44,529 --> 00:56:47,559 من دوست دارم کاملا از دست او سی دی خلاص شوم 986 00:56:47,559 --> 00:56:51,329 اما نمی توانم تجربیاتم از او سی دی را فراموش کنم 987 00:56:51,329 --> 00:56:55,569 از سوی دیگر به نوعی دوست دارم این شخصیتی که با دقت است را نگه دارم 988 00:56:55,569 --> 00:56:57,769 چون می خواهد فردی خوب باشد 989 00:56:57,769 --> 00:57:00,379 و من می خواهم شخصی باشم که مردم دوستش دارند 990 00:57:00,379 --> 00:57:03,259 اما دوست ندارم شخص ناشادی باشم که من را ساخته است 991 00:57:03,259 --> 00:57:06,919 اول می گویم: بله من دوست دارم درمان شوم 992 00:57:06,919 --> 00:57:11,849 می دانید، دوست دارم برگردم به جوان بی مبالاتی که قبلا بودم 993 00:57:11,849 --> 00:57:16,468 اما او سی دی شکل امروزی من را به من داده من را همدل تر کرده است 994 00:57:20,409 --> 00:57:22,279 اگر کسی بود که یک چوب جادویی را تکان بدهد 995 00:57:22,279 --> 00:57:25,099 و بگوید: کلایو، مشکلت از فردا برای همیشه ناپدید می شود 996 00:57:25,099 --> 00:57:26,999 می گفتم: بله لطفا 997 00:57:26,999 --> 00:57:30,199 فقط اگر به جای آن 998 00:57:30,199 --> 00:57:34,409 به من مکانیزم انطباقی مثبت تر و موثر تر بدهی 999 00:57:34,409 --> 00:57:36,480 چون قرار است چه چیزی جای او سی دی را بگیرد؟ 1000 00:57:36,480 --> 00:57:37,731 وحشت من از این است 1001 00:57:39,199 --> 00:57:41,459 اگر او سی دی در زندگی من نبود 1002 00:57:41,459 --> 00:57:42,999 آن قدر فرصت داشتم 1003 00:57:42,999 --> 00:57:47,538 و آن قدر اعتماد به نفس داشتم که کاملا از دست می رفتم 1004 00:57:49,360 --> 00:57:51,919 با گریه می گوید: این شگفت انگیزترین اتفاق جهان است 1005 00:57:51,919 --> 00:57:53,773 اما فکر می کنم هرگز نخواهد افتاد 1006 00:58:02,649 --> 00:58:04,899 پس از اتمام این برنامه 1007 00:58:04,899 --> 00:58:09,290 ریچارد تصمیم گرفت برای اولین بار رفتاردرمانی شناختی را امتحان کند 1008 00:58:11,289 --> 00:58:13,899 سوفی با موفقیت درمان را پشت سر گذاشته 1009 00:58:13,899 --> 00:58:16,629 و منتظر است دوره آخر دبیرستان را شروع کند 1010 00:58:18,209 --> 00:58:20,969 ناندا هنوز با او سی دی در جنگ است 1011 00:58:20,969 --> 00:58:23,169 اما امیدوار است که بتواند با 1012 00:58:23,169 --> 00:58:26,297 تنظیم دقیق مولد تحریک و رفتار درمانی بر آن غلبه کند 1013 00:58:26,321 --> 00:58:30,321 ترجمه فرزاد فلاحتی 1014 00:58:30,345 --> 00:58:38,345 وبسایت علمی بیگ بنگ http://www.bigbangpage.com/